گنج فرا زمینی
گنج فرا زمینی
برایتان جای سوال نیست که طلا از کجا آمده است؟افسانه و حکایت و واقعیت درباره این گنج همیشه ارزشمند فراوان است
- ۰ نظر
- ۲۰ تیر ۹۶ ، ۱۹:۲۴
- ۴۲۵ نمایش
گنج فرا زمینی
تاریخ گنج و دفینه یابی در ایران
گنج و دفینه یابی در ایران سابق طولانی و باستانی دارد و همواره کسانی بودند که به دنبال کشف عتیقه و اشیای قیمتی بودند و هستند ولی در قرون جدید گنج یابی شکل مدرن و تازه ای به خود گرفت و ماهیت آن فرق کرد دیگر مثل گذشته فقط به دنبال طلا و نقره نیستند بلکه با ورود غربی ها اشیای عتیقه حتی یک کوزه شکسته هم به عنان زیر خاکی و گنج با ارزش مورد توجه قرار گرفت:
آثار باستانی در گذشته و حتی حال!! به کام فرنگیها بوده و پولهای کوزه، به کام مردم پا برهنه و محتاج نبوده و اگر هم دست تقدیر نصیبشان ساخته، به نوعی از حلقومشان بیرون کشیده شده و در نهایت در زمان پهلوی به کام شاهپور غلامرضا ها و در زمان حال نیز به جیب مبارک یاسر ها و برادران دیگر … بگذریم. اما در گذشته زمانی که اروپاییان پی به قدمت منطقه خاورمیانه و شرق و غرب بین النهرین بردند، وسوسه کشف آثار باستانی گریبان آنها را گرفت.
گنج یابی پولدار شدن یک شبه آرزوی هر کسی است. خاصه آنکه در جایی زندگی کنیم که گنج زیر پای هر کسی نهفته باشد.
ایران مهد گنج های زیرخاک است.از آثار عتیقه گرفته تا پولهای طلا و نقره نهفته در کوزه ها و ...
میسیونهای مذهبی و نظامیان اروپایی مأمور در ایران از اولین گروههایی بودند که به این امر علاقه نشان دادند.
کاوشهای باستانشناس و دانشمند انگلیسی- لوفتوس- در اواسط قرن نوزدهم در شهر باستانی شوش، شامه تیز فرانسویان را تحریک کرد.
فرانسویان علاقمند و آشنا به تمدن ایران، هیئت های مختلفی را گسیل کردند. از شانس آنان دوره، دوره اعطای امتیازنامه یا عصر امتیازات بود و ناصرالدین شاه سردمدار آن.
فرانسویان با دادن پشیزی در سال 1302ق «امتیاز انحصار اکتشاف آثار قدیم در تمام نقاط ایران» را به دولت دادند.
شیرین تر از این نمی شد، کل ممالک محروسه چندین برابر خاک فرانسه بود. ناصرالدین شاه در واقع گوشت را به گربه سپرده بود.
ناصرالدین شاه که به نظر تیزهوش می آمد چونان مردمان حریص بردن هر گونه اثر قدیمی از سنگ و چوب باستانی را مجاز شمرد مگر آنکه از طلا و نقره باشد. از دیدگاه وی طلا و نقره ارزش داشت نه سنگ نبشته حمورابی را که دُر یکتای شوش بود.
فرانسویان با کمال میل این شرط ساده لوحانه را پذیرفتند. در سال 1299 مدرسه لوور پاریس تأسیس شده بود که با امضای این قرارداد در 1302ق شعبه مطالعات فرهنگ ایران آن نیز گشایش یافت و بسیاری از آثار باستانی ایران به این شعبه منتقل شد و دریایی از تمدن ایرانی در آن موج می زند و اکنون نیز غنی تر از موزه های ایرانی است.
خروج بی حساب بسته ها و صندوقهای مالامال از آثار عتیقه که ارزنده تر از طلای ناب بودند از زمان ناصرالدین شاه معمول شد و حتی در سالهای ابتدایی دوران پهلوی نیز ادامه داشت.
مردم عادی در خرابه ها فقط دنبال طلا بودند. و هر از چندی راپورتچی ها، گزارشی از پیدا شدن دفینه ای در شهری دادند. کوزه سکه ای که صاحبان آن از ترس دزد و مأمور حکومتی در حیاط خانه یا دیوار دفن می کردند و چون فقط خود خبر داشتند با مرگ ناگهانی، خاطره آن را نیز در دل خاک می نهادند و یا …
و سرانجام با خراب شدن آن بنا و یا کند و کاو آدمی علاقمند، محتوای دفینه کشف می شد.
من یه سنگ دیدم دست دوستم بود این سنگ در تاریکی از خود نور می دهد سنگ گرد است چیزی شبیه توپ تنیس ( چمن ) .
آیا همچین چیزی واقعیت دارد . من با چشمان خودم دیدم . آیا این سنگ گوهر شب چراغ است . لطفاً کمک کنید.
پاسخ : دوست عزیز از قدیم گفتند هر گردی گردو نیست نمیخوام بگم مورد شما مورد خوبی نیست من در بخش سنگها توضیح دادم. خیلی از سنگها دارای مواد فسفری هستند که در روز نور را جذب و در شب از خود پس می دهند و ممکن هست سنگ شما از این دست سنگها باشد.جهت اطلاعات بیشتر لطفا از پکیج های ما استفاده کنید لینک خریدش در سایت قرار دارد.
از چشمه ها جزء قدیمی ترین آثارها و پرکاربردترین محل برای مخفی کردن دفینه ها در باستان یاد شده . مردم از آب به عنوان آشامیدن , حمام کردن و خاصیت های درمانی که اکثر چشمه ها داشتند استفاده میکردند و همین باعث میشد که اهمیت زیادی در گذشته داشته باشد و باعث معروفیت آن چشمه میشد هر چقدر چشمه معروف تر و مورد استفاده بیشتری میان قبایل قرار می گرفت پس جای خوبی برای مخفی کردن دفینه ها در کنار آن بود چون کاملا شناخته شده بود و شخصی که اموال خود را در اطراف آن مخفی میکرد خیالش راحت بود که مکان را از یاد نمیبرد و در قدیم هم مکانی را نداشتند که اموال خود را از گزند دشمنان و راهزنان و… در امان نگه دارند پس شروع به دفن ثروت خود در این مکانهای معروف میشدند . همه چشمه ها طبیعی نیستند و تعدادی از آنها به صورت دست ساز طراحی میشدند . ما چشمه ها را به دو دسته تقسیم میکنیم طبیعی و غیر طبیعی و یا همان دست ساز .
1- چشمه های طبیعی که خود جوش و به صورت طبیعی از دل زمین بیرون می آمدند و هیچگونه دستکاری در آن نشده بوده پس قضیه آن در علم فنون دفن دفینه کاملا متفاوت با دست ساز بوده است و برای مخفی کردن دفینه از اطراف آن استفاده میشده .
1- به صورت سنگی بالا و پایین سر چشمه که رنگ آن کاملا متفاوت با رنگ سنگ های دیگر بود . معمولا به رنگ اوخرایی و یا کبود بود که دفینه زیر آن قرار میگرفت .
2- به صورت تپه ای کوچک یا بزرگ که دفینه داخل این تپه جاساز میشد .
3- به صورت تک درختی در کنار چشمه که باز دفینه زیر درخت قرار میگرفت .
4- به صورت چند درخت که دفینه بین نزدیکترین درخت به چشمه قرار میگرفت .
5- به صورت تنور به شکل سه ضلع و یا ستاره داوود که دفینه در نوک مثلث و یا تنور سوم قرار میگرفت .
اینها در کنار چشمه های طبیعی بود حال میپردازیم به چشمه های دست ساز
1_ چشمه های دست ساز به چشمه هایی گفته میشود که تفاوت بسیاری با چشمه های طبیعی دارند و با حفاری کردن در چشمه آب آن خشک میشود و یا به صورت قل قلی و یا تایمی آب آن کم و زیاد میشود . این نوع چشمه ها دست ساز هستند که طراحی خاصی در آن بکار رفته از بعضی از این چشمه های دست ساز به عنوان محل نگهداری غذا استفاده میشده و از بعضی هم محل نگداری دفینه ساختار آنها به این صورت بود که چاهی عمیق را حفر میکردند و قبل از اینکه به آب برسند در وسط آن اتاقکی راطراحی میکردند و اتاق را به صورت پلمپ درست میکردند و فقط یک سوراخ در اتاقک ایجاد میکردند و از سوراخ لوله های سفالی به هم متصل میکردند و آب را جهت میدادند حال در پایین بنده عکسی را میکشم که بهتر بتوانید متوجه شوید .
حال که آب را مسیر میدادند کف چاه را باز میکردند و آب که از زمین جوش میزد به داخل چاه دست ساخت با فشار به بالا می آمد و چون در مسیر چاه اتاقک دست ساز وجود داشت به صورت سردابه عمل میکرد و در آن جمع میشد و با فشار از داخل لوله های سفالی به هر مسیری که خواستند آن را انتقال میدادند و برای همین است که وقتی این چشمه ها را دست میزنید خشک میشوند چون یک بار این اتاق که چشمه برای اولین بار جوش زده هواگیری شده و وقتی سر چشمه دست میخورد به داخل دالان هوا نفوذ میکند و چشمه کاملا غیر فعال میشود تقریبا شبیه کار روبین و یا موتور آب کشاورزی میباشد که وقتی هوا میگرد آب را بالا نمیکشد .
در ضمن شما در اکثر چشمه ها میبینید که از داخل چشمه سفال شکسته و یا حتی هسته های میوه ها بالا میزند این برای همان چیزی که بنده در بالا گفتم است .
مرگ و تدفین در گنج و دفینه یابی
مطابق اعتقادات اسلامی که هر کس حاصل ارزش های نیک و بد خویش است و تنها این اعمال نیک است که در جهان آخرت می تواند به او کمک کند، رسم گذاشتن اشیاء قیمتی کم کم منسوخ شد و جای آن را وقف گرفت. تا جایی که «اتیل هاوزن» ، شرق شناس بزرگ انگلیسی می گوید: اگر پس از حمله مغول به ایران که هرج و مرج در ایران فراگیر شد و شیرازه حکومت از هم پاشید و امور اداری بسیاری از کشورهای اسلامی مختل شد، سنت بی نظیر وقف و ساختن کاروانسراها و آب انبارها، شیرازه اقتصاد و امور فرهنگی را در این سرزمین زنده و پابرجا نگاه داشت...
اشاره : مطالعه
تدفین در بررسی های مربوط به مردم شناسی و شناخت جوامع ابتدایی و تاریخ
تحولات آن بسیار مؤثر است. زیرا در طول تاریخ، مرگ عامل مرموز و ناشناخته
ای برای بشر بوده که تنها راه تجربه و شناخت آن، خواب و خرافه ها، داستانها
و افسانه های خودساخته مردمان بوده است.
مهمترین مؤلفه ای که در نوع
تدفین نزد ملت ها تأثیر می گذاشت، عقیده به معاد و نگاهی بود که آنان به
مرگ داشتند. در جوامع اولیه تصور روح و روان بسیار مبهم و پیچیده است. بشر،
نخستین اجداد و اموات خود را می پرستید و این پرستش نیاکان خالی از فکر
بقایای روح نبود. ادامه و باقی مانده این اعتقادها، یکی از جریانهایی است
که در تدفین های تابوتی دخیل بوده است.
از دوره آغاز شهرنشینی به بعد
به خصوص در دوران تاریخی ایران پیش از اسلام، ما شاهد ساخت اولین قبرستان
های منظم هستیم که نشانگر وجود سازمانهای اجتماعی در امر تدفین است. در
واقع از شروع دوره تاریخی در ایران، تأثیر نفوذ ادیان تک خدایی بر نوع
تدفین دیده می شود و مشخص ترین پدیده آن کم شدن اشیاء و آثار تدفین در قبور
است که متأسفانه تاکنون تحقیقات جامعی در این خصوص انجام نگرفته است.
گونه شناسی تدفین های پیش از دوره اسلامی، نشان می دهد که روش تدفین
معمولاً به دو دسته کلی یعنی بدون تابوت و تابوت دار تقسیم می شود. دسته
اول شامل جسدهایی می شوند که یا به پشت و طاقباز خوابانده شده اند و یا به
حالت جمع شده و نه الزاماً به صورت جنبی مدفون شده اند. درباره دسته دوم
هم باید گفت که تابوت ها سفالی و به شکل یک قایق بوده یا تابوت از چندین
خمره سفالین به هم چسبیده تشکیل شده است.
هر چند که برای گفته نویسنده
کتاب «ایران، سرزمین جاوید» هیچ سند علمی و باستانی وجود ندارد؛ اما در این
که مردگان دوران پیش از تاریخ و دوران باستانی در ایران، چنین به خاک
سپرده می شوند؛ شکی نیست.
نوع تدفین در هر سرزمین و در هر دوره تاریخی،
همواره نشانگر نوع عقاید، آداب، رسوم، سنت ها و باورهای یک قوم یا مردم یک
سرزمین بوده است. در واقع گورهای مکشوفه در سایت های باستانی همواره مانند
دایره المعارفی عظیم برای باستان شناسان به شمار می رود که آنان را به
کوره راههای متروکه تاریخ راهنمایی می کنند و به سؤالات بی شمار آنان جواب
می گویند.
«ایران از نظر تنوع و آثاری که مربوط به تدفین است، موقعیت بسیار ممتازی دارد.»
«رضا چایچی» کارشناس تاریخ و معاون موزه ملی درباره قبور کشف شده در ایران
می گوید: «درست است که ایران از نظر تعداد آثار به پای کشوری مثل مصر نمی
رسد، ولی از نظر تنوع آثار و اشیاء موقعیت ممتازی دارد.»
وی، اهمیت
مطالعه تدفین را در شناسایی اعتقادات و عملکرد جوامع باستانی دانسته و
اضافه می کند: مطالعه تدفین در بررسی های مربوط به مردم شناسی و شناخت
جوامع ابتدایی و تاریخ تحولات آن بسیار مؤثر است. زیرا در طول تاریخ، مرگ
عامل مرموز و ناشناخته ای برای بشر بوده که تنها راه تجربه و شناخت آن،
خواب و خرافه ها، داستانها و افسانه های خودساخته مردمان بوده است.
«چایچی» که خود به تازگی کتاب «تدفین تابوتی در ایران باستان» را با کمک
«محمدرضا سعیدی هرسینی» منتشر کرده است، درباره این موضوع می گوید: «تمام
اعتقادات نسبت به مرگ در یک اصل واحد مشترک هستند و آن، یک نوع معاد پس از
حیات جاری است. بنابراین ما با توجه به ویژگی های موجود در فلات ایران و
زمینه های جغرافیایی و ارتباط منظم آن با بقیه نقاط، شاهد اعتقادات مختلفی
هستیم که آنها در امر معاد مشترک هستند.»
وی، تنها مدارک به دست آمده
از جوامع باستانی را آثار و بقایایی می داند که در قبور دیده می شود و می
افزاید: «به غیر از این، مطالعه تدفین می تواند کمک شایانی در پیشرفت علم
نژادشناسی، شناخت بیماریهای باستان و پیشرفت علوم تکنولوژی تاریخ هنر ایفا
کند. به این موارد می توان آگاهی یافتن از نوع رژیم غذایی و نحوه زندگی
انسان را نیز اضافه کرد.»
مهمترین مؤلفه ای که در نوع تدفین نزد ملت
ها تأثیر می گذاشت، عقیده به معاد و نگاهی بود که آنان به مرگ داشتند. در
جوامع اولیه تصور روح و روان بسیار مبهم و پیچیده است. بشر نخستین، اجداد و
اموات خود را می پرستید و این پرستش نیاکان خالی از فکر بقایای روح نبود.
ادامه و باقی مانده این اعتقادات از جریانهایی است که در تدفین های تابوتی
دخیل بوده است.
همانطور که گفته شد پایدارترین و قوی ترین
عبادات یا آیین های پرستش نیاکان مربوط به مصریان باستان است. اهرام باقی
مانده، گواه این اعتقاد آیینی و دیرینی هستند. در واقع هیچ ملتی در توجه به
ساختن مقابر و مومیایی کردن مردگان و ساختن تابوت های نفیس به پای مصریان
نمی رسد.
اما چایچی درباره نخستین گونه های تدفین در ایران می گوید:
«ساده ترین نوع تدفین در ایران، تدفین گودالی است. یعنی به طور بسیار
ابتدایی گودالی کنده و با توجه به فضای گودال، جسد را در درون آن قرار می
دادند. این نوع تدفین مربوط به دوران آغاز نوسنگی است، یعنی۶۰۰۰ سال پیش از
میلاد است که بقایای آن در تپه های سراب و گوران به دست آمده است.» وی می
افزاید: «با کامل شدن استقرار و ساخت اولین روستاها در ایران، تدفین نیز با
معماری و ضرورت های آن هماهنگ شد و با مصالح خشتی و گلی، تدفین هایی را
ترتیب دادند. نوع بسیار خاصی از این گونه تدفین در تپه حاجی فیروز در پنج
هزار سال پیش از میلاد شناسایی شده که به نام تدفین های انباره ای یا
صندوقی موسوم است.»
این کارشناس می گوید: «نوع معماری باستان، همواره
در یکی از گوشه های اتاق، فضایی را برای نگهداری استخوان های مردگان در نظر
می گرفته اند. این استخوانها نیز معمولاً به صورت تدفین ثانوی مورد توجه
قرار می گرفته است. تدفینی که جسد حداقل به طور جزیی قبلاً در محوطه دیگری
از گوشت و بافت ماهیچه ها پاک شده و فقط اسکلت باقی می ماند. در کنار این
محوطه که در اتاق تعبیه شده، اغلب اجاق وجود دارد که نشانگر برافروخته شدن
آتش یا اجرای مراسم آیینی بوده است که کیفیت آن تا به حال به طور کامل مورد
شناسایی قرار نگرفته است.»
چایچی عقیده دارد که تغییر نحوه معیشت و
زندگی بشر بر تغییر نحوه تدفین بی تأثیر نبوده است و ادامه می دهد: «از
دوره آغاز شهرنشینی به بعد به خصوص در دوران تاریخی ایران پیش از اسلام، ما
شاهد ساخت اولین قبرستان های منظم هستیم که نشانگر وجود سازمانهای اجتماعی
در امر تدفین است. در واقع از شروع دوره تاریخی در ایران تأثیر نفوذ ادیان
تک خدایی بر نوع تدفین دیده می شود و مشخص ترین پدیده آن کم شدن اشیاء و
آثار تدفین در قبور است که متأسفانه تا کنون تحقیقات جامعی در این خصوص
انجام نگرفته است.» وی درباره نوع مصالح به کار رفته در نقاط مختلف ایران
برای تدفین می گوید: «در مناطق کوهستانی از همان آغاز نوسنگی استفاده از
سنگ در پدیده تدفین وجود داشته است که یکی از جالب ترین انواع تدفین مقبره
های سنگی و تومولوس در مناطق کوهستانی هستند که با استفاده از تخته سنگ های
عظیم ساخته شده اند و نمونه های آن را می توان در کوهستان های طالش مانند
آغولر پیدا کرد.» وی اضافه می کرد: «ایرانیان از نظر هنر و صنعت پیشگامان
تاریخ بوده اند و بسیاری از آثار بزرگ آنها در تدفین یافت شده است. نمونه
آن تابوت های فنری و اشیاء درون آنها است که از نظر صنعت فلزکاری در مرتبه
بسیار بالایی قرار دارد.»
به طور کلی مناطقی که در آن آثار بسیار مهمی
از تدفین های تاریخی یافت شده اند شامل مناطق آذربایجان، منطقه غرب شامل
طاق بستان، کنگاور و سنگ شیر همدان، منطقه جنوب غربی یعنی هفت تپه، دستوا
در شوشتر ، شوش، فارس یعنی قبرستان چشمه سار تخت جمشید و نقاط دیگری چون
خلیج فارس و جزیره خارک هستند.
چایچی، اشیاء موجود در قبور و تدفین های
باستانی را یکی از جالب ترین شاهکارهای هنر ایران می داند که نمونه آن
ظروف طلا و جام های نقره و طلای مارلیک است که از منطقه رودبار گیلان به
دست آمده است.
گونه شناسی تدفین های پیش از دوره اسلامی نشان می دهد که
روش تدفین معمولاً به دو دسته کلی یعنی بدون تابوت و تابوت دار تقسیم می
شود. دسته اول شامل جسدهایی می شوند که یا به پشت و طاقباز خوابانده شده
اند و یا به حالت جمع شده و نه الزاماً به صورت جنبی مدفون شده اند. در
باره دسته دوم هم باید گفت که تابوت ها سفالی و به شکل یک قایق بوده یا
تابوت از چندین خمره سفالین به هم چسبیده تشکیل شده است.
اما مهمترین
تابوت هایی که از دوران مختلف تاریخی پیش از اسلام به دست آمده، شامل تابوت
برنزی ارجان، تابوت برنزی زیویه (لاوک) و تابوت برنزی هخامنشی می شوند.
تابوت برنزی ارجان در پاییز سال ۱۳۶۱ هنگام خاکبرداری برای عملیات سد
سازی، روی رودخانه مارون کشف شد که در شمال شهر بهبهان در استان خوزستان
واقع شده است. طی تحقیقات به عمل آمده مشخص شد که این آرامگاه متعلق به
کیدین هوتران پسر کوروش از پادشاهان محلی دوره ایلام نو است و به اواخر
هزاره دوم تا اوایل هزاره قبل از میلاد تعلق دارد.
اما متأسفانه از
تابوت برنزی زیویه یا لاوک که متعلق به هزاره اول قبل از میلاد است اطلاعات
چندانی در دست نیست، ولی بنابر مدارک موجود، این تابوت در نتیجه کشف
گنجینه زیویه در سال ۱۹۴۷ در نزدیکی شهرستان سقز، در جنوب دریاچه ارومیه به
دست آمد. یک فرضیه آثار متعلق به این گنجینه متعلق به قبری از یک شاه
نیرومند سکایی است.
تابوت برنزی هخامنشی هم طی کاوش های هیأت فرانسوی
در شوش به سال ۱۹۰۱ میلادی در قسمت جنوبی بنای آجری متعلق به شوتورک
ناهونته، تابوت بزرگی از جنس برنز پیدا کردند که در جهت شمالی- جنوبی قرار
گرفته بود. این تابوت را به لحاظ تاریخی به اواخر دوره هخامنشی نسبت داده
اند، نکته قابل ذکر این که این تابوت از نظر شکل و فرم حدفاصل بین تابوت
های ایلامی و تابوت های پارتی قرار می گیرد. همین امر نشان می دهد که تکامل
تابوت در ایران، راه درازی پیموده است. بنابراین انتساب تابوت های وانی
پارتی به منطقه غرب و بویژه بین النهرین صحیح به نظر می رسد، هر چند نمی
توان منکر تأثیرپذیری هنر تابوت سازی پارتی از فلسطین، مصر و منطقه میان
رودان بزرگ، شد.
تابوت هخامنشی که در فوریه ۱۹۰۱ میلادی در آکروپول شوش
توسط ژاک و هورگان کشف شد، از جهات متعددی دارای ارزش است. در این تابوت
برنزی اسکلتی قرار داشت که قسمت فوقانی آن سراسر با تزیینات طلایی و سنگ
های قیمتی پوشیده شده بود. متأسفانه هیچ گونه مدرکی دال بر جنسیت جسد موجود
نیست و مورگان از جهت این که استخوانها کوچک بود و هیچ اسلحه ای درون
تابوت وجود نداشت، جسد را یک زن می دانست، در حالی که آرین مورخ یونانی
گزارش می دهد که جسد کوروش کبیر علاوه بر سلاح، از انواع گردن بندها،
دستبندها و آویزهایی از جواهرات و طلا پوشیده شده است. همچنین هرودت از
تعداد زیاد تزیینات زرین سربازان خشایار شاه خبر می دهد. بنابراین استفاده
از جواهرات در میان مردان و زنان در زمان هخامنشی، هنگام به خاکسپاری معمول
بوده است و نحوه انتخاب این اشیاء و پوشاندن مرد با آنها نیز بخشی از
مراسم تدفین بوده است.
از جمله اشیاء ارزشمند و بی نظیر این تدفین که
از تکنیک ساخت بسیار بالایی برخوردارند، عبارتند از: کاسه نقره، حلقه باز
با نقش دو سر شیر از طلا که با لاجورد فیروزه و صدف تزیین شده یک جفت
دستبند از طلا، گردنبند با آویزهایی از طلا و لاجورد و صدف و نوعی عقیق، دو
گردنبند طلا سنگ های نیمه قیمتی، مهره هایی از جنس آگات، یک جفت گوشواره
از جنس طلا، یک جفت دگمه از جنس طلا و ظرف معروف به آلباسترون از جنس مرمر
سفید که درون تابوت قرار گرفته اند.
اما چایچی درباره آیین و نحوه
تدفین در دوره اسلامی می گوید: «اسلام آیین پرستش نیاکان را محدود کرد و
سنت هدایای قبور را به تدریج منسوخ نمود، زیرا اعتقاد اسلام بر این اصل
استوار است که هر کس فقط نتیجه اعمال خود را به همراه می برد. در واقع
ایران تنها کشوری است که مذاهب باستانی اش نیز تا اندازه ای با مذهب تک
خدایی هماهنگ است. یعنی هرگز ایرانی ها به اندازه سایر ملل بت پرست نبوده
اند و چند خدایی در ایران هرگز رشد فزاینده ای نداشته است. پس از اسلام نیز
سنت گذاشتن هدایا در قبور به شکل بسیار محدودتری ادامه داشته که نشان
دهنده تداوم سنت های دوران باستان است. البته این سنت تا جایی اجرا می شده
که آسیبی به تفکرات اسلامی وارد نکند.»
وی همچنین معتقد است: «منسوخ
شدن رسم گذاشتن هدایا در قبور، باعث رشد اقتصادی در دوره های اسلامی است،
چرا که به این ترتیب دیگر سرمایه عظیمی از طلا و نقره و دیگر اشیاء گرانبها
مدفون نگشته و در چرخه اقتصادی به گردش در می آید.»
وی می افزاید:
«بنابراین مطابق اعتقادات اسلامی که هر کس حاصل ارزش های نیک و بد خویش است
و تنها این اعمال نیک است که در جهان آخرت می تواند به او کمک کند، رسم
گذاشتن اشیاء قیمتی کم کم منسوخ شد و جای آن را وقف گرفت. تا جایی که «اتیل
هاوزن» ، شرق شناس بزرگ انگلیسی می گوید: اگر پس از حمله مغول به ایران
که هرج و مرج در ایران فراگیر شد و شیرازه حکومت از هم پاشید و امور اداری
بسیاری از کشورهای اسلامی مختل شد، سنت بی نظیر وقف و ساختن کاروانسراها و
آب انبارها، شیرازه اقتصاد و امور فرهنگی را در این سرزمین زنده و پابرجا
نگاه داشت.»
مردان و زنانی بی نام و نشان، در این خاک خفته اند بی این
که هیچ یادگاری از خود بر جای بگذارند، چرا که نه شاهزاده بوده اند و نه
امیر و سردار. ولی این خاک از حضور آنان بوده که بر جای مانده است. آنانی
که ما روی آرزوهایشان راه می رویم و اگر خوب گوش فرا دهیم، می شنویم تپش
های قلبشان را که هنوز نگرانند، نگران سرزمینی که در هر گوشه و کنارش سینه
ای پر راز مدفون گشته است.
گنج و دفینه بزرگ شمال ایران
در زمانهای قدیم ایرانیان باستان خاک شناسانی داشتند که از تبحر و علم بالائی برخوردار
بودند و خاکهای مناطق مختلف را برسی میکردند.
همه ما میدانیم که وقتی کسی از دنیا میرود و او را به خاک می سپارند بعد از چند روز چیزی از بدن آن شخص باقی نمی ماند جز استخوان و به اصطلاح امروزی میگوئیم تجزیه شد. تجزیه شدن کاری است که موجودات در خاک انجام میدهند مثل مورچه یا هر جاندار دیگر که گوشت و کلیه اعضای داخلی انسان را میخورد.
خاک شناسان ایران باستان توانسته بودند خاکهائی را پیدا کنند که به هیچ عنوان موجودات به آن خاکها نزدیک نشوند و …
نگهداری اجساد: طبیعی، مومیائی، شیمیائی
در زمانهای قدیم ایرانیان باستان خاک شناسانی داشتند که از تبحر و علم بالائی برخوردار
بودند و خاکهای مناطق مختلف را برسی میکردند.
همه ما میدانیم که وقتی کسی از دنیا میرود و او را به خاک می سپارند بعد از چند روز چیزی از بدن آن شخص باقی نمی ماند جز استخوان و به اصطلاح امروزی میگوئیم تجزیه شد. تجزیه شدن کاری است که موجودات در خاک انجام میدهند مثل مورچه یا هر جاندار دیگر که گوشت و کلیه اعضای داخلی انسان را میخورد.
خاک شناسان ایران باستان توانسته بودند خاکهائی را پیدا کنند که به هیچ عنوان موجودات به آن خاکها نزدیک نشوند و به خاطر نوع و جنس خاک از گزند کلیه جانوران در امان باشد. وقتی شخصی را در جائی به خاک می سپردند که خاک آن از این نوع خاص بود ، بدن افراد به هیچ عنوان تجزیه نمی شد و برای همیشه سالم می ماند که این تکنیک خود نوعی سالم نگه داشتن اجساد بود.
اگه رفتید جائی حفاری و قبری را شکافتید و به یک چنین مسئله ای برخوردید نه بترسید نه فکر کنید که حتماّ باید به بار برسید. چون احتمالا وقتی قبر بغل ان را نیز بشکافید به همچین مسئله ای بر می خورید و این به خاطر خاک آن منطقه می باشد.
چه بسیار هستند خاک هائی که ظرف چند روز جسد را تجزیه میکنند و خاکهائی که سالها زمان میبرد تا یک جسد کاملا تجزیه شود و خاکهائی که دانشمندان باستانی ما کشف کردند که جنازه در آن به هیچ عنوان تجزیه نمیشود. و مثل روز اول سالم میماند.
در ارتباط با اجساد مومیائی مطلبی برایتان بنویسم که اطلاعت شما در رابطه با این مسئله بیشتر شود.
کلاّ سه کشور در دنیا اجساد را مومیائی میکرد
۱- مصر باستان که خود به دو صورت این کار را انجام میداد
2- هند که البته جزئی از ایران بود
3- ایران که در این کار توفقی کسب نکرد و موفق نشد
در مصر باستان به دو صورت اجساد را مومیائی میکردن اول طبقه مرفه و دوم طبقه متوسط. طبقه متوسط را شکمشان را باز میکردن و توی آن را خالی میکردند و در سر سوراخی درست میکردند و مغز را از آن در می آوردند و جسد را مومیائی میکردند. ولی طبقه اشراف و پول دار به این صورت بود که کلیه اعضای داخلی بدن را از معقد در میآوردند و مغز را از بینی و بعد جنازه را شش ماه در آب نمک می گذاشتند و چربی های آن را کاملا آب می کردند و سپس جسد را مومیائی میکردند. در کنار اجساد مومیائی مصری کنیزان و نوکران و سگ و گربه خانگی و هر چیزی که صاحب جسد به آن تعلق خاطری داشت را با جسد مومیائی و دفن میکردند که در زندگی پس از مرگ مشکلی نداشته باشد.
هندی ها نیز اجساد را مومیائی میکردند ولی به دلیل مصرف ادویه فراوان در هند اجساد مومیائی شده کیفیت مطلوبی ندارند.
در ایران به علت نبودن آن نمک خاص و گیاهان خاص برای مومیائی کردن اجساد موفقیتی حاصل نشد و ایرانیان به تکنیک شیمیائی کردن اجساد پرداختند که اجساد بسیار سالم تر از مومیائی میماند. ( تقریباّ کاملاّ سالم و مثل روز اول)
وقتی یک جسد را شیمیائی میکنند سالها مو و ناخن های دست و پا رشد میکنند تا به نقطۀ ایست رشد برسند.
شمیائی کردن اجساد به این روش بود که در آن زمان ایرانیان باستان رادیواکتیو را شناخته بودند و با استفاده از سنگ رادیو اگتیو که آن را به صورت پودر در می آوردند و روی جسد می پاشیدند و جیوۀ سرخی که دانشمندان آن زمان توانسته بودند تولید کنند به شیمیائی کردن اجساد می پرداختند .
فکر کنم این توضیحات در مود اجساد مومیائی و شیمیائی و خاکهای شناخته شده که اجساد را کاملاّ سالم نگه میدارد کافی باشد.
نسخه گنج و طلسم دفینه
یکی از مسائل گنج یابی و کشف زیرخاکی که همواره مورد توجه بوده جادوی گنج و طلسم دفینه است این نظریه که گنج ها دارای طلسم هستند موافقان و مخالفان خود را دارد عده ای آن را خرافه دانسته و برخی طلسم دفینه را کاملا واقعی می دانند در تا اینجا بحث ما در باره موضوع دیگری از طلسم نسخه گنج و دفینه است:
توجه به تدفین در گنج و دفینه یابی
هوم گنج باستان ایران زمین