دوستان در بعضی مواقع در پیدا کردن علایم یا در حفاری به مشکل بر میخورند و زود نا امید می شوند که این مشکل ناشی از اختلاف متراژهاست .عزیزان زیاد روی متراژ ها در پیدا کردن علایم و یا حفاری تکیه نکنید.ببینید خیلی ساده است واحدهای اندازه گیری در باستان از نظر نام در بین انسانها امپراطوری ها و قومها یکی بوده اما از نظر مقیاس اختلاف کمی با هم دارند که در بعضی مواقع جمع این اختلاف ها باعث اختلافات فاحشی می شود. بخش بزرگی از این اختلاف ها ناشی از استخوان بندی انسانها در دوره های مختلف است مثلا گز و یا عرش مربوط به اندازه گیری با دست و پاها هستند. مطمنا گذشتگان ما از نظر بدنی نسبت به انسانهای عصر حاضر قوی بنیه و قوی هیکل تر بوده اند.پس سعی کنید اگر متراژ شما مثلا یک زراع (بین 90 سانت تا یک 1 مترو 4 سانت) بود شما حد وسط آن که 97 سانت را در نظر بگیرید تا گمراه نشوید. در پایین مطلب بسیار جامعی در این رابطه در یکی از وبلاگ ها مشاهده کردم که برای عزیزان علاقه مند در اینجا قرار می دهم…
در زمان های خیلی دور، انسان از اندازه قسمت های مختلف بدنش برای اندازه گیری استفاده می کرد.
اندازه گیری با قدم
انسان از قدم هایش برای اندازه گیری مزرعه استفاده می کرد.
اندازه گیری با پا
برای اندازه گیری چیزهای کوچکتر هم از کف پاهایش استفاده می کرد. مانند اندازه گیری پوست خرس.
اندازه گیری با دست (اَرَج / ارش)
برای اندازه گیری چیزهای بزرگتر، از فاصله بین آرنج تا انگشتانش استفاده کرده و این اندازه را اَرَج یا ارَش نامید.
اندازه گیری با کف دست (وجب)
اما گاهی برای اندازه گیری بعضی چیزها یک اندازه / مقیاس به تنهایی کافی نبود؛ از این رو، انسان مجبور بود تا آنجا که می توانست با ارَج، و مقدار باقیمانده را با وَجَب اندازه گیری کند.
اندازه گیری با اندازه های ارَج و وجب
مانند اینکه وقتی می خواست یک تنه درخت را اندازه گیری کند، هم از ارَج و هم از وجَب استفاده می کرد.
اندازه گیری با اندازه چهار انگشت
بعضی چیزها از یک وجب هم کوچکتر بودند. انسان برای اندازه گیری آنها از چهار انگشت استفاده می کرد.
برای اندازه گیری چیزهایی حتی از این هم کوچکتر، از اندازه عرض انگشتانش استفاده کرد و آن را انگشت نام نهاد.
در ایران، واحد کوچکی به نام بند انگشت هم به کار می رفته است.
چگونه واحدهای اندازه گیری یکسان درازا به وجود آمدند؟
انسان برای انجام کارهای بازرگانی و هر گونه مبادله نیز با اندازه قسمت های مختلف بدنش چیزها را اندازه گیری می کرد.
این امر باعث می شد که اندازه ها، گاهی کم و گاهی زیاد، و بطور کلی در هر هر بار اندازه گیری، اندازه های متفاوتی به دست می آمد.
مانند اینکه کسی می خواست پوست خرسی بخرد که درازایش 6 پا باشد.
اما از آنجا که قد انسان ها متفاوت بود، اندازه پاهایشان هم با هم فرق داشت و همه به یک اندازه نبود،
درازی ۶ پا می توانست به اندازه نمای بالا، یا به اندازه نمای زیر باشد.
بنابراین انسان ها به اندازه / واحدهای یکسان و ثابت نیاز داشتند که امروز واحد یا مقیاس استاندارد / اندازه معیار نامیده می شود.
- ۰ نظر
- ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۹
- ۳۷۳ نمایش