بایگانی خرداد ۱۳۹۶ :: کسب درآمد اینترنتی و خانگی ، استخدام

کسب درآمد اینترنتی و خانگی ، استخدام

آموزش کسب و کار اینترنتی ، یافتن کار و شغل ، استخدام ، کسب درآمد خانگی

کسب درآمد اینترنتی و خانگی ، استخدام

آموزش کسب و کار اینترنتی ، یافتن کار و شغل ، استخدام ، کسب درآمد خانگی

استخدام ، آموزش کسب درآمد آنلاین ، کسب پول و ثروت ، درآمد اینترنتی آسان ، کسب درآمد راحت ، کسب پول میلیونی ، کسب سرمایه میلیاردی

۱۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

کشف گنج زمزم

۳۰
خرداد

کشف گنج زمزم

در حیات القلوب آمده شیخ کلینى روایت کرده اند که : در کعبه دو غزال از طلا بود و پنج شمشیر، چون قبیله خزاعه غالب شدند بر قبیله جرهم و خواستند که حرم را از ایشان بگیرند جرهم آن شمشیرها و دو آهوى طلا را در چاه زمزم افکندند و آن چاه را به سنگ و خاک انباشته کردند به نحوى که اثرش ظاهر نبود که ایشان آنها را بیرون نیاورند؛ و چون قصى جد عبدالمطلب بر خزاعه غالب شد و مکه را از ایشان گرفت موضع زمزم بر ایشان مشتبه ماند و ندانستند تا زمان عبدالمطلب که ریاست مکه معظمه به او منتهى شد، و در پیش کعبه فرشى از براى او مى گستردند که براى دیگرى در آنجا فرشى نمى گستردند، شبى نزد کعبه خوابیده بود در خواب دید که شخصى با او گفت : ((حفر نما بره را)) چون بیدار شد ندانست که ((بره)) چیست ؛ شب دیگر در همان موضع به خواب رفت و همان شخص را در خواب دید که گفت : ((حفر نما طیبه را))؛ پس شب سوم به خواب او آمد و گفت : ((حفر نما مضنونه را)) پس شب چهارم به خواب آمد و گفت : ((حفر نما زمزم را که هرگز آبش تمام نشود و بیاشامند از آن حاجیان و بکن آن را در جایى که کلاغ بال سفیدى نشیند نزد سوراخ موران)) در برابر چاه زمزم سوراخى بود که موران از آن بیرون مى آمدند و هر روز کلاغ بال سفیدى مى آمد و آن موران را بر مى چید.

    • تذکر مهم : برای آشنایی با اسرار گنج یابی و آموزش دفینه یابی به کتاب های (پکیچ آموزش گنج یابی در ایران،  چشم طلایی ، اسرار کاوش ، میراث زرین و به ویژه پکیچ آموزش گنج یابی در ایران) در فروشگاهی که لینک و بنرش در داخل وبلاگ وجود دارد، مراجعه کنید...

       

      مجموعه کامل آموزش گنج یابی در ایران (پکیچ زیرخاکی و گنج مشک آبادی)‎ کاملترین و تنها اثر منحصر به فرد است که تمام منابع موثق آموزشی و کاربردی را یکجا دارد. کاملترین منبع تمام منابع گنج یابی است.


منبع مقاله : http://iranikan.blog.ir/


چون عبدالمطلب این خواب را دید تعبیر خوابهاى خود را فهمید و موضع زمزم را دانست ، پس نزد قریش آمد و فرمود: من چهار شب خواب دیدم در باب کندن زمزم و آن مایه فخر و عزت ماست ، بیائید تا آن را حفر نمائیم ، ایشان قبول نکردند، پس خود متوجه کندن آن شد و یک پسر داشت در آن وقت که او را حارث مى گفتند و او را یارى مى کرد بر کندن زمزم ، چون کار بر او دشوار شد به نزد کعبه آمد و دستها بسوى آسمان بلند کرد و به درگاه حق تعالى تضرع نمود و نذر کرد که اگر خدا ده پسر او را روزى کند یکى از آنها را که دوست تر دارد قربانى کند.

پس چون بسیار کند و رسید به جایى که عمارت حضرت اسماعیل در چاه نمایان شد و دانست که به آب رسیده است ((الله اکبر)) گفت : پس قریش گفتند ((الله اکبر)) و گفتند: اى پدر حارث ! این فخر و کرامت ماست و ما را در آن بهره اى هست و بر تو آن را مسلم نخواهیم گذاشت .
عبدالمطلب فرمود: شما مرا در حفر آن یارى نکردید، این مخصوص من و فرزندان من است تا روز قیامت .(٥٤)
و به سند معتبر از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام منقول است که : چون عبدالمطلب زمزم را حفر نمود و به قعر چاه رسید از یک جانب چاه بوى بدى وزید که او را ترسانید و فرزندش حارث به آن سبب از چاه بیرون آمد و او تنها ماند، و ثبات قدم نمود و دیگر کند تا آنکه به چشمه اى رسید که از آن بوى مشک ساطع بود، چون یک ذراع دیگر کند خواب او را ربود و در خواب دید مرد بلند دست خوشروى خوش موى نیکو جامه خوشبوئى به او گفت : ((بکن تا غنیمت یابى و اهتمام نما تا سالم بمانى ، و آنچه بیابى ذخیره منما تا وارثان تو قسمت کنند بلکه خود صرف کن ، شمشیرها از غیر توست و طلا از توست ، قدر تو از همه عرب بزرگتر است ، پیغمبر عرب از تو بیرون خواهد آمد، و ولى این امت و وصى آن پیغمبر از تو بهم خواهد رسید، و از نسل تو خواهد بود اسباط و نجیبان و حکما و دانایان و بینایان و شمشیرها از ایشان خواهد بود، و پیغمبرى آن پیغمبر در قرن بعد از تو خواهد بود و خدا به او زمین را به نور هدایت روشن گرداند و شیاطین را از اقطار زمین بیرون کند و ذلیل گرداند ایشان را بعد از عزت و هلاک گرداند ایشان را بعد از قوت ، و بتها را ذلیل و عابدان آنها را به قتل رساند هر جا که باشند، و بعد از او باقى ماند دیگرى از نسل تو که برادر و وزیر او باشد و سنش از او کمتر باشد، او بتها را در هم شکند و در همه امور مطیع آن پیغمبر باشد، و آن پیغمبر هیچ امرى را از او مخفى ندارد و هر داهیه اى که بر او واقع شود با او مشورت نماید)).
چون عبدالمطلب از خواب بیدار شد و در امر این خواب متحیر ماند، ناگاه در پهلوى خود سیزده شمشیر دید، چون آنها را گرفت و خواست بیرون آید با خود اندیشه کرد که : چگونه بیرون روم که هنوز حفر را تمام نکرده ام ؟ چون یک شبر دیگر کند شاخها و سر آهوى طلا پیدا شد وقتى که بیرون آورد دید بر آن نقش کرده اند: لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، على ولى الله ، فلان خلیفه الله و معنى فقره آخر این است که حضرت صاحب الامر علیه السلام خلیفه خداست .
پس چون عبدالمطلب آب را بیرون آورد و آنها را برداشته خواست از چاه بالا رود شیطان را به صورت مار سیاهى دید که پیش از او از چاه بالا مى رود، شمشیر زد و اکثر دمش را انداخته و ناپیدا شد، حضرت قائم علیه السلام او را تمام کش خواهد نمود.
پس عبدالمطلب خواست مخالفت از خواب کند و شمشیرها را بر در خانه کعبه نصب نماید، پس چون به خواب رفت همان شخص را مجددا در خواب دید که به او خطاب نمود: اى شیبه الحمد! شکر کن پروردگار خود را زیرا که بزودى تو را زبان زمین خواهد کرد و نام نیک تو را در عالم منتشر خواهد کرد و جمیع قریش بعضى به خوف و بعضى به طمع پیروى تو خواهند نمود، شمشیرها را در جاهاى خود قرار ده .
عبدالمطلب چون از خواب بیدار شده با خود گفت : اگر آن که در خواب مى بینم از جانب پروردگار من است ، امر امر اوست ، و اگر شیطان است همان خواهد بود که دم او را قطع کردم .
چون شب شد و باز به خواب رفت گروهى بسیار از مردان و اطفال دید که به نزد او آمدند و گفتند: ما اتباع فرزندان توئیم و ما در آسمان ششم ساکنیم ، شمشیرها از تو نیست ، دخترى از قبیله بنى مخزوم خواستگارى نما و بعد از او از سایر قبائل عرب دختران بخواه ، اگر مال ندارى حسب بزرگ دارى و مردم دختر به تو خواهند داد و این سیزده شمشیر را به فرزندان آن دختر که از بنى مخزوم است بده و بیش از این براى تو بیان نمى کنم ، یکى از آن شمشیرها از دست تو ناپیدا مى شود و در فلان کوه پنهان خواهد شد و ظاهر شدن آن علامت ظهور قائم آل محمد علیه السلام خواهد بود.
پس عبدالمطلب بیدار شد و شمشیرها را در گردن خود انداخت و بسوى ناحیه اى از نواحى مکه روان شد، پس یک شمشیر که از همه نازکتر و لطیفتر بود ناپیدا شد و از همان موضع ظاهر خواهد شد براى حضرت قائم علیه السلام .
پس احرام بست به عمره و داخل مکه شد و به آن شمشیرها و آهوها بیست و یک طواف کرد و در اثناى طواف مى گفت : خداوندا! وعده خود را راست گردان و گفتار مرا ثابت گردان و یاد مرا منتشر گردان و بازوى مرا محکم کن .
پس شمشیرها همه را به فرزندان مخزومیه داد و آن دوازده شمشیر به حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم و یازده امام تا امام حسن عسکرى علیهم السلام رسید براى هر یک از ایشان یک شمشیر بود و شمشیر امام دوازدهم در زمین مخفى شد و زمین به آن حضرت تسلیم خواهد نمود.
  • گوهر گوهرها

خطای گنج یاب و فلزیاب

منظور از مواد ناخالص معدنی زمین که باعث خطای دستگاه های فلزیاب می شود چیست؟
در محیطی که فلزات و مواد معدنی در زیر خاک با هم مخلوط هستند به عنوان ناخالصی (به مواد معدنی و فلزاتی گفته می شود که از نظر نوع و کیفیت با هم تضاد و مخالفت ساختاری و مولکولی و یا سازمانی متفاوت از نوع و جنس دارند)خود را نمایان می کند.حالا اگر این ناخالصی گسترده باشد مشکل کمتر است چون سیستم نسبت به آن ناخالصی بالانس می گردد اما تغییرات ناگهانی از این ناخالصی باعث پدید آمدن یک حفره و یا حوزه مغناطیسی و فرکانسی متضاد با دیگر منابع و مواد معدنی را پدید می آورد

    • تذکر مهم : برای آشنایی با اسرار گنج یابی و آموزش دفینه یابی به کتاب های (پکیچ آموزش گنج یابی در ایران،  چشم طلایی ، اسرار کاوش ، میراث زرین و به ویژه پکیچ آموزش گنج یابی در ایران) در فروشگاهی که لینک و بنرش در داخل وبلاگ وجود دارد، مراجعه کنید...

       

      مجموعه کامل آموزش گنج یابی در ایران (پکیچ زیرخاکی و گنج مشک آبادی)‎ کاملترین و تنها اثر منحصر به فرد است که تمام منابع موثق آموزشی و کاربردی را یکجا دارد. کاملترین منبع تمام منابع گنج یابی است.


منبع مقاله : http://iranikan.blog.ir/
 که انرژی یا جریانی به غیر از محدوده اطراف خود ایجاد می کند که سیستم به آن واکنش نشان می دهد.ولی اگر اثر این ناخالصی در آن محدوده کلی و جزئی باشد تفاوتی نمی کند, اما اگر این منابع از نظر نوع جنسیت با یکدیگر مخالف یا از انواع مختلف باشند امکان اختلال یا ضعیف نمودن یا انحراف در عملکرد سیستم را افزایش می دهند....
  • گوهر گوهرها

تاثیر خاک در گنج و دفینه یابی

دوستان همه میدانیم موقع حفاری اگر در محل درستی حفاری کنیم لایه های خاک به طور محسوسی خشک شده و کاملا میشود آنرا تشخیص داد ولی این در مواقعی است که لایه خاک کاملا معلوم باشد اگر در محلی کار کنید و لایه های خاک را نتوانید تشخیص دهید حتما گمراه میشوید چراکه لایه خاک یکی از نشانه های اصلی خاک در حفاری است وجود لایه های نازکی از خاک های با رنگ غیر معقول نشان دهنده همین کار است .اگر درمحلی هستید و قصد حفاری دارید با 1/5متر کار کردن اگر لایه های خاک دست خورده باشد مسیر درست است واگر دست نخورده باشد مسیر اشتباه است .
    • تذکر مهم : برای آشنایی با اسرار گنج یابی و آموزش دفینه یابی به کتاب های (پکیچ آموزش گنج یابی در ایران،  چشم طلایی ، اسرار کاوش ، میراث زرین و به ویژه پکیچ آموزش گنج یابی در ایران) در فروشگاهی که لینک و بنرش در داخل وبلاگ وجود دارد، مراجعه کنید...

       

      مجموعه کامل آموزش گنج یابی در ایران (پکیچ زیرخاکی و گنج مشک آبادی)‎ کاملترین و تنها اثر منحصر به فرد است که تمام منابع موثق آموزشی و کاربردی را یکجا دارد. کاملترین منبع تمام منابع گنج یابی است.


منبع مقاله : http://iranikan.blog.ir/
کسانی که به دنبال کار گنج یابی میروند تا 80 درصد بدون دانش میروند که یا چیزی به دست نمی آورند یا اگر به دست آورند آنرا به راحتی از دست میدهند کسانی که به دنبال این کار هستند باید کاملا به لایه شناسی خاک وارد باشند که مثلا در جای به لایه های ماسه برخورد کردند چکار کنند یا مثلا در جای به لایه از خاک سوخته رسیدند چه معنی میدهد.دوستان سعی کنید اگر در طول کار لایه های خاک دست خورده بود حتما این لایه ها را به حاطر بسپارید تا اگر در رسیدن به هدف ناکام ماندید حتما از نظرات افراد ماهر و متخصص استفاده نمایید.....
  • گوهر گوهرها

گنج بزرگ باستان

ریشه آسمانی شاهان هخامنشی و ساسانی


بنام یزدان پاک
در زمینه کوچ راز آمیز نخبگان یا همان اشکوبه فرمانروایان آریایی نژاد(طبقه حاکم) ایران در واپسین سالیان روزگار ساسانی به اروپا دستاویز ها و گواهان تاریخی بسیاری در دست است که کاوش بیشتر و ر مز گشایی آنها به بسیار ی از پرسشهای بی پاسخ ما در این زمینه پاسخ میدهد.بر ای نمونه چگونگی شکست یک امپراتوری بزرگ چون ساسانیان(یا دستکم شاهنشاهی ای که امروزه بدین نام خوانده و شناخته می شود از یک مشت عر ب بیابانگرد که تا کنون به عنوان یکی از راز های بزرگ تار یخ پوشید ه مانده و هیچ یک از پاسخهای دانشمند تاریخ شناس در این زمینه نتوانسته به در ستی چگونگی این رویداد ناشدنی از دیدگاه فلسفه تاریخ جنگها ی روزگار باستان را روشن سازد) آقای انوش راوید در وبلاگشان به نام «جنبش بر داشت در وغ از تاریخ ایران» با رویکرد به همین قانون فلسفی تاریخ که :هر گز یک سامانه قبیله ای که از دیدگاه ساختاری هنوز در روز گار نخستینی(بدوی) خود دست و پا میزنند(همچون عر بهای مسلمان 1400 سال پیش) نمیتواند یک سامانه پیشرفته شاهخدایی چون ساسانیان را شکست دهد یورش تازیان به ایران ساسانی ر ا یک داستان ساختگی و دروغ تاریخی خوانده و نیز در جاهای بسیاری از وبلاگ خود در این زمینه توانسته به خوبی ساختگی بودن این داستانها ر ا نشان دهد اما با اینهمه نتوانسته به روشنی آنچه را که پیامدهای آن تا امروزه نیز پابرجا است بازگو کند زیرا که این پیامدها تنها میتواند فراورده شکستی تاریخی و سهمگین و به زانو در آمده ایران در برابر عربها با شد و بس.از سوی دیگر کسان دیگری مانند پور پیر ار برای گریز از چنگال قانون یاد شده و اینکه چگونه یک مشت عرب به سادگی توانسته اند به ایران دست یابند چنین می گویند که این کشور در روزگار یورش عر بهای مسلمان تهی از هر گونه مردم و فرمانروایی نیرومندی بوده است. آرمان پورپیرار از این دیدگاه هر چه که باشد اندکی در خور نگرش است. براستی درست در نیامدن قانون یاد شده بالا در بار ه ایران چه رازی ر ا میتواند در دل خود نهان کرده باشد؟آیا این دیدگاه پور پیر ار که بسیاری از ایراندوستان به دنبال این دیدگاههای دیگر گونه و دیگر اندیشانه اش او ر ا ضدایر انی میخوانند نمیتواند با اندکی دگردیسی دادن در آن و ویرایش ما ر ا به رمزگشایی ای بز ر گ در این زمینه رهنمون ساز د؟ و آن اینکه براستی باید در یابیم پاسخ این پرسش بز رگ را که: چرا به راستی در برابر یورش مشتی به گفته فردوسی بزر گ: «برهنه سپهبد برهنه سوار» هیچ نیر وی ساز مان یافته نیرومندی که هموار ه در دسترس و زیر فرمان ساسانیان بود و کمر امپراتور ی بز رگ دیگر آن ر وز گار ر ا که ر وم نام داشت ر ابار ها و بار ها خم کر ده بود و به سادگی آب خوردن میتوانست تومار تازیان را در هم پیچد ر ا ندیدیم؟ ارتشی که آوازه اش از هند و چین و ماچین تا روم و اروپا کمر دشمنان نیرومند ایران ر ا به لر ز ه می انداخت ر ا چه شده بود؟ و کجا بودند؟ اسواران آزاده و پهلوان ایران چون کارنیان و سورنیان که در برابر هیچ بیگانه ای سر فرود نمی آوردند کجا بودند؟ و….. وبسیاری دیگر از این رویدادهای تاریخی که براستی به گونه ای شگفت رمز آلود و باورنکردنی است؟ و اما نشانه ها و گواهان تاریخی ما بر در ستی این دیدگاه:
1-دستکم آگاهی هایی دو رویداد جنبشی و شور شی تاریخی در دست است بنام دو سر کر ده شور شی(که هر دو جنبش یاد شده به سختی سر کوب شد) در دو خاندان آریایی شاهنشاهی کننده بر ایران که یکی از آنها شورش گئوماتای مغ مادی بود در روزگار هخامنشی ها و دومی جنبش مز دک در روز گار ساسانیان که بر پایه پژوهش هایی که استاد علی حصوری انجام داده اند نشان داده شده که هر دو شورش جنبش هایی کمونیستی واری بوده در برابر اشکوبه ی تبارگرای و نژادگرای فرمانروایان آریایی ایران با این آرمان سهامی گرایانه(=اشتراکی) که: باید همه چیز از آن همگان باشد و همه چیز و همه کس در داشتن آنها باید یکسان باشند و در هم آمیزند و نباید میان مردمان مرز بندی کنند چونان آریاییان که میان خود و بومیان ناآریایی فلات ایران کرده بودند و زندگی و زناشویی و… تنها میان هم نژادان و هم تباران ر وا دانسته میشد و خویشاوندی تنها از راه همخونی تنها درست شناخته میشد. چیز ی که آریاها به آن «خویذه دت» یا «خویداس» میگفتند و امروزه آن ر ا به نادرستی» ازدواج با محارم» میخوانند.
2-دگرگونیهای بسیار سهمناک اقلیمی در میانه روزگار شاهنشاهی ساسانیان که بر این نژاد آرین گران آمد و زیست بوم فلات ایران را برای زندگی آنها سخت گردانید(نباید فراموش کنیم که آنوناکیها یا به گفته دکتر سجادیه «نیاکان سومری آریایی ها» نیز در برابر دگرگونیهای آب و هوایی بسیار آسیب پذیر بودند) برای نمونه میتوان به ر و به خشکی نهادن اقلیم آب و هوایی ایران در روز گار خسرو یکم انوشیروان یاد کر د که در گزارشهایی افسانه مانند از این رویداد با نماد» پیامدهای ویرانگر و بدشگونی در ز ادروز پیامبر اسلام برای ایران ساسانی مانند خشک شدن ناگهانی دریاچه ساوه و ….گزارش شده است.این چنین رخدادهایی می توانسته برنامه ریزی کوچ آریایی های فرمانروا بر فلات ایران را کلید ز ده باشد و انوشیر وان ر ا وادار کرده باشد تا با هم نژادان و هم تباران فرامانروای خود در هندوستان و روم در این زمینه رایزنی کند (در این باره میتوان از نشانه هایی چون داستانهای تاریخی» فرستادن برز ویه پز شک فرز انه ساسانیان به دستور دربار و راهنمایی بزرگمهر بختگان به هندوستان» و «داستان پناهنده شدن دانشمندان نخبه رومی؟ به دربار ساسانیان» یاد کرد).
3-کشمکشها و ستیزه های بسیاری که در میان بزرگان و سرداران ساسانی در این زمینه روی داد و به چالش کشانیده شدن شاهنشاهی ساسانی در این زمینه و دیده شدن ناخشنودی هایی در باره این برنامه(برای نمونه شورش بهرام چوبینه سردار ساسانی بر خسرو پرویز ) که گریختن شاه ساسانی به روم را به دنبال داشت.دستکم میتوان گفت این برنامه(کوچ بز رگ آریاهای فر مانفرما بر فلات ایران به اروپا) به کمک و یاری رومی ها در پایان پادشاهی خسرو پرویز به انجام رسید و به دنبال این سرزمین و کشور بزرگی بر جای ماند که تهی شده بود از نخبگان و بز ر گان و پهلوانان و…آریایی تبار و پر ده پایانی این نمایش که از پیش آشکار بود:پریشانی و آشوب در کشور چندان سهمناک که هر از چند گاهی یکی از کم شمارو پراکنده بازماندگان گام ننهاده دراین کوچ بزرگ از کودکان گرفته تا دوشیزگان بر تخت شاهی می نشستند و…
و در این بزنگاه این سرزمین بی هیچ پدافندی به تاراج تازیان رفت و شد آنچه که نباید می شد.

      
    • تذکر مهم : برای آشنایی با اسرار گنج یابی و آموزش دفینه یابی به کتاب های (پکیچ آموزش گنج یابی در ایران،  چشم طلایی ، اسرار کاوش ، میراث زرین و به ویژه پکیچ آموزش گنج یابی در ایران) در فروشگاهی که لینک و بنرش در داخل وبلاگ وجود دارد، مراجعه کنید...

       

      مجموعه کامل آموزش گنج یابی در ایران (پکیچ زیرخاکی و گنج مشک آبادی)‎ کاملترین و تنها اثر منحصر به فرد است که تمام منابع موثق آموزشی و کاربردی را یکجا دارد. کاملترین منبع تمام منابع گنج یابی است.


منبع مقاله : http://iranikan.blog.ir/
          
 
دیدگاه سوم
نشانه های ی از تبار آسمانی شاهان ساسانی
چنان که پیش از این در دیدگاههای خود در زمینه چلیپای شکسته (سواستیکا 1 و 2) گفته شد شاهان و بزرگان ایران زمین از تبار آریرها(آرین های باستانی فرازمینی) بودند که اندک اندک از میانه روزگار ساسانی تا پایان آن به اروپا کوچ کرده و دستاویز های خود را نیز در این زمینه نشان دادیم چندان که در پایان این روزگار و کوچ واپسین گروه از آنها از فلات ایران چیزی نماند مگر شهرهای تهی از مردم و گروهی بومی و دورگه ی آریایی-بومی که در روستاها یا به گونه ای پراکنده در شهرها میزیستند و گروه بزرگتری از آنها نیز به روند نیاکان خود زندگی را با چادرنشینی و دامداری می گذرانیدند. چونان که با یورش مشتی عرب مسلمان همه این فلات گسترده و البته تهی از آرین های جنگاور و ارتش بی همتای آنها در اندک زمانی به چنگ تازیان افتاد.در این بخش از وبگاه شما که ژن ماورایی نام دارد بهتر دیدم که نشانه و گواهی دیگری نیز که با گفتار شما در این زمینه همخوانی دارد را بنویسم ( در این زمینه از پزوهشهای دکتر تورج دریایی که در کتاب ارزنده اش «تاریخ و فرهنگ ساسانی» آورده شده است بهره های فراوان برده ام ) و آن رازی است که سالهای سال است که بر چهره سکه ها و دسته ای از سنگنوشته هایی که از ان روزگاران بر جای مانده نهفته و نگاشته شده است و آن این پسوند شگفت آور به زبان پارسی میانه است برای شاهنشاهان ساسانی:
Mzdysn bgy “rthshtr MLKn MLK”yrn MNW chtry MN yzdn
که به پارسی امروزی میشود: «سرور مزداپرست اردشیر شاهنشاه ایران که چهر (=تخمه= نژاد=تبار=به اوستایی چیثره) از یزتان(=ایزدان= خدایان) دارد.
براستی آرمان آنها از کندن این نوشته شگفت آور بر روی سکه های خود چه بوده است؟ این نوشته رازآمیز دا دستکم 9 شاه ساسانی به گونه ای پی در پی به کار برده اند که اینهایند:اردشیر یکم بنیاد گذار ساسانیان(224 تا 240م) و شاپور یکم(241 تا 272م) و هرمزد یکم(272 تا 273م) و بهرام یکم(273 تا 276م) و بهرام دوم(276 تا 293م) و بهرام سوم(293م) و نرسی(293 تا 303م) و هرمزد دوم(303 تا 310م) و شاپور دوم(310 تا 379م) که روی هم رفته این نویسه در سنگنوشته ها و سکه های ساسانی برای 155 سال به کار میرفت.
با بررسی خود این عنوان در این نویسه میتوان درونمایه ان را روشنتر کرد:چندان که در برگردان خود نویسه به پارسی دری نشان دادیم وازه پهلوی «چیتری» با وازه اوستایی «چیثره»همریشه و برابر با تخم(=دانه) و یا همان چهر پارسی دری(=نژاد) است.در پارسی باستان(هخامنشی) این عنوان در واژه»چی» و در عنوان آمایشی «آریه چیتره»(=از تبار آریایی) و شاهان هخامنشی خود را با این عنوان می خواندند 0(برای نمونه داریوش در سنگنوشته اش در نقش رستم). پس از برافتادن هخامنشیان فرمانروایان پارس که فرته دار نیز خوانده می شدند این دگردیسی عنوانی » از تبار آریایی» به از تبار خدایان» را پدید آوردند و سکه های آنها در روزگار اشکانیان بانام یا وازه بگه داته(بغداد= خداداده=از تبار خدا) اغاز می شود و این نویسه بر این سکه ها دیده می شود:
Bgdt prtrk “zy”hly”
بغداد prtrk(=عنوانی هلنی) از ایزدان اهلاییک (سپندین=مقدس)
واین از آن نشان دارد که این فرمانروایان آرین نژاد تبار خود را از جهان فراسو یا همان سپندین(اهلایی) میدانستند و این درست برابر با همان گزاره «آریه چیتره ی» هخامنشی بود واز این رو وازه «آریه» در روزگار هخامنشی میبایست کارکردی بیش از نشان دادن و یا شناساندن نژادی یک گروه از شاهنشاهان مانند هخامنشیان پارسی را داشته وچنان که خواهیم گفت این کارکرد شگرف را داشته که ریشه وسرزمین مادری آرین های فلات ایران را نشانگر بوده که در جهانی در فراسوی زمین بوده است چندان که ما این پافشاری را در بکارگیری همیشگی این عنوان:…»آریایی پسر یک آریایی»…. را به گونه ای پیوسته در بیشتر سنگنوشته های هخامنشیان می بینیم و این بسیار ساده انگارانه است که چنین باور کنیم که این عنوان تنها کارکردی همانند گزاره «نژادپرستی»(racism (امروزه داشته!و گرایش شاهان پارس به این عنوان تنها گرایشی نژاد پرستانه بوده است!!!! زیرا اکنون میتوانیم بگوییم که این عنوان کارکردی همانند یک شناسنامه یا ID CARD را برای نمایندگان این گروه از هوشمندان فرازمینی به همراه داشته است.
برای نمونه هایی دیگر:
در پارسی میانه(=پهلوی ساسانی) واژه «چیهر» که برابر است با: بنیاد= بن =گوهر=ریشه و…ودر پارسی اشکانی-سغدی مانوی «چیهرگ» برابر است با:گوهره و سرشت و نهادو…. و نیز در پازند اوستا «چیهره» برابر با جوهره و ….
در این زمینه یکی از خاورشناسان بزرگ به نام و.پیسانی((v.pisani بر آن بود که وازه «چیثره» اوستایی از ضمیر پرسشی «چی»+اسم مکان «ثره» آمایش یافته و آن همانند وازه ودایی «کوتره» در سانسکریت می باشد که برابراست با:»کی هستی؟» یا «از کجا آمده ای؟» این دیدگاه روشنگرپروفسور پیسانی در زمینه کنکاش ما بسیار راهگشاست و نشان از این دارد که باور ما درباره کارکرد شناسنامه ای یا همان ID Card که از ان سخن رفت چندان هم گزافه نبوده است.
رویداد رازآمیز دیگر این است که:چنان که گفته شد این عنوان در روزگار ساسانیان تنها برای بازه زمانی ای 155ساله ای به کار رفت و به دنبال آن به گونه ای ناگهانی این نویسه «آنکه چهر از ایزدان دارد» در روزگار شاهی اردشیر دوم ساسانی(379 تا 383م) این عنوان دیگر به کار نرفته و ناپدید شد؟!!آری این خود بر پیچیدگی این چیستان می افزاید. زیرادرست در زمانی این نویسه پهلوی یادشده از سکه های ساسانی کنار رفت که برای هیچ یک از پادشاهان این روزگار هم نگاشته نشد؟!!!آیا چنان که در دیدگاههای پیشین خو نیز گفتم نشانه ای نبوده از کوچ بزرگ آرین های فلات ایران که از سده سوم میلادی کلید خورد و در سده ی ششم میلادی به انجام رسید؟
نشانه های دیگری از آغاز این دگرگونی بزرگ که از سالهای پایانی شاهنشاهی شاهپور دوم پدیدار گشت نیز در دست است: دکتر شاهپور شهبازی در دو دیباچه کوتاه درباره ی این شاه مینویسد: …او با رومیان جنگ نکرد و تنها با سنگ نگاره ای در تاگ باشتین (تاق بستان-بر دست راست ایوان کوچک و بر دامنه کوه بستان-نگاره تاج ستانی اردشیردوم ) کرمانشاه یادگاری برجای گذاشت. او در این سنگ نگاره پیروزی خویش را بریولیانوس کنده است که در روزگار پادشاهی شاهپوردوم بر شاهنشاهس ساسانی تاخته بود و در ان هنگام اردشیردوم فرماندار آدیابن بود و این نبرد پیش از آغاز پادشاهی وی رخ داده بود. نکته درخور نگرش و ناشناخته جابجا شدن جای کنده شدن سنگ نگاره ها از استان پارس به استان کرمانشان است و دستاویز آن برای چرایی این کار و فرایند که هنوز روشن نیست.نکته درخور نگرش دیگر این است که واپسین سنگنوشته با این عنوان که شاه و خاندانش چهر از ایزدان دارند نیز در این جا دیده میشود!!.در دست راست ایوان بزرگ ایوان کوچکی بر دل کوه کنده شده است کهبر دیوار اندرونی آن نگاره برجسته شاپور دوم و پسرش شاپور سوم به همراه سنگنوشته یادشده کنده شده است. برگردان این نوشته پهلوی چنین است :این پیکره ای است از خدایگان مزداپرست شاپور شاهنشاه ایران و انیران که چهر از ایزدان دارد که فرزند خدایگان مزداپرست هرمزد است و نواده ی خدایگان نرسه شاه شاهان.
 
(*در اینجا من دیدگاه خواننده گانی را به بهره گیری شاهپور دوم و نیز بیشتر شاهان ساسانی از واژه یا نام خدایگان برای خود وخاندانشان و نیاکانشان فرامی خوانم و چرایی پافشاری بر این واژه زیرا اگر آرمان آنها نشان دادن خود به عنوان فرمانروای ایران بود همان واژه شاهنشاه یا پادشاه بسنده بود. بش باید دستاویز دیگری را برای این کاربرد واژگانی یافت. خدایگان یا به زبان امروزی خدایان چه درونمایه ای میتوانسته داشته باشد مگر همین فرازمینی بودن آنها؟؟ این پافشاری و دستاویز آن هنگامی روشن تر میشود که بدانیم تاریخ شاهان ایران باستان نیز با همین رویکرد خداینامه( به پهلوی «خوتای نامک) نام داشته است*) .
پدیده تازه ی دیگر این روزگار پیدایی جامهای سیمین است که از روزگار شاهی این پادشاه پدیدار می شوند. کرمانشان در روزگارساسانی گذرگاه شاهراه بازرگانی کاروانها از خاورزمین به باختر و اروپا (روم باستان) بود و جامهای سیمین ابزارهای رسانه ای با ویژه گی جابجا شونده گی که می توانست ابزار خوبی برای رساندن پیام شاهنشاهی ساسانی به هر کجا وسرزمین و کشور در جهان شناخته شده ی آن روزگار باشد و یا شاید شناسه ای برای آرین های فلات ایران و دگرگونی بزرگی که در راه بود و آن کوچ بزرگ آنها از این فلات به اروپا؟ رویداد در خور اندیشه دیگر این روزگار کارهای اردشیردوم در زمینه کاهش نیروی بزرگان و درباریان بود که سرانجام سرنگونی اورا نیزبه دنبال داشت.چنانکه شهبازی نیز نوشته: عنوان «نیکوکار» او در شاهنامه فردوسی که برگرفته از خداینامه های پهلوی روزگار ساسانی است شاید یادکردی باشد از این کار او اما نکته رمزی و پیچیده وتاریک این فرایند در اینجاست که اگر بپذیریم دبیران یا موبدان درباری تاریخ مینوی ایران یا همان خداینامه ساسانی را نوشته اند چرا کاهش نیروی بزرگان را که خود نیز از آنها بودند را برای خود سودمند می دیدند؟ براستی دادن عنوان «نیکوکار» به چنین شاهی که بر ضد آنها کار می کرده شگفت آور نیست؟
  • گوهر گوهرها

سنگهای این بنا از اول به این صورت کنونی کشف نشدند بلکه تکه تکه ازقرن 18 تا 19 از زیر خاک بیرون آورده شده و دوباره چیده شده اند( مشخص است که توسط دستگاههای امروزی چیده شده اند). بازسازی و چیدن ستونهای سنگی به ترتیب در سالهای 1901 -1920 – 1940- 1950 و 1958 انجام شده. هر بار قطعه جدیدی کشف شده سنگها را جابجا کردند تا شکل و فرم الان رو پیدا کرده. دلیلی برای سردرگمی نیست.


    • تذکر مهم : برای آشنایی با اسرار گنج یابی و آموزش دفینه یابی به کتاب های (پکیچ آموزش گنج یابی در ایران،  چشم طلایی ، اسرار کاوش ، میراث زرین و به ویژه پکیچ آموزش گنج یابی در ایران) در فروشگاهی که لینک و بنرش در داخل وبلاگ وجود دارد، مراجعه کنید...

       

      مجموعه کامل آموزش گنج یابی در ایران (پکیچ زیرخاکی و گنج مشک آبادی)‎ کاملترین و تنها اثر منحصر به فرد است که تمام منابع موثق آموزشی و کاربردی را یکجا دارد. کاملترین منبع تمام منابع گنج یابی است.


منبع مقاله : http://iranikan.blog.ir/
  • گوهر گوهرها