ارتباط سکه شناسی و عتیقه و گنج یابی
شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۱۵ ق.ظ
ارتباط سکه شناسی و عتیقه و گنج یابی(قسمت 2)
اوضاع اقتصادی و واحد پول در بابل :
تسلط ایرانیان در بابل امور بازرگانی بابلیان را از جریان عادی خارج ننمود ، منافع و نزول پول در حدود 20 درصد بود نقره واحد پول محسوب می شد و گاهی در مقابل طلا نیز معاملات انجام می گرفت اما مسکوک طلا معمول نگشته بود . مس مدتی جای نقره را گرفت ولی بعداً متروک گردید .
تسلط ایرانیان در بابل امور بازرگانی بابلیان را از جریان عادی خارج ننمود ، منافع و نزول پول در حدود 20 درصد بود نقره واحد پول محسوب می شد و گاهی در مقابل طلا نیز معاملات انجام می گرفت اما مسکوک طلا معمول نگشته بود . مس مدتی جای نقره را گرفت ولی بعداً متروک گردید .
پول که ساده ترین روش و وسیلة مبادلة است اولین بار در لیدی بوجود آمد و در آغاز قطعه فلزی بود ، مخلوط از نقره و طلا
( 30 درصد این سکه ها نقره بود ) که هر شهر علامت خود و یا تصاویر دیگری
را بر آن نقش می کرد . شهرهای یونانی واسطه انتقال آن به یونان شدند . در
نتیجه رواج پول ، رژیم سیاسی و اجتماعی که از قرنها پیش در اژه معمول شده بود . متزلزل شد . و جای خود را به رژیم جدیدی داد .
« کروزسی پادشاه لیدی دو نوع سکه طلا و یک نوع سکه نقره رواج داد . نوع اول طلای خالص : استاتر 17/8 گرم ـ نیم استاتر 08/4 گرم ـ استاتر 72/2 گرم ـ استاتر 36/1 گرم ـ 68/0 گرم ـ سکه های نقره : استاتر 89/10 گرم ـ نیم استاتر : 44/5 گرم ـ استاتر ( ترتیه ) : 63/3 گرم ـ استاتر ( هکته ) : 81/1 گرم ـ استاتر ( همی هکته ) : 90/0 گرم . بدین ترتیب یک استاتر نقره ده گرم و هشتاد و نه صدم گرم وزن داشت و ده سکه نقره به وزن 90/108 گرم با یک استاتر طلا به وزن 17/8 گرم مبادله می شد . با رعایت نسبت یک به سیزده »



داریوش اول :


در میان پادشاهان باستانی کمتر فرمانروایی را می یابیم که مانند داریوش به این خوبی دریافته باشد که کامیابی یک ملت باید بر بنیاد اقتصادی سالم گذاشته شود . داریوش می دانست که ابتدا باید یک دستگاه منظم از وزنها و اندازه ها داشته باشد . یک نمونه رسمی از این اندازه ها ارش شاه است که مانند خط کشی از سنگ آهن سیاه با اندازة 118 اینچ است و نام و عنوان داریوش روی آن اصل اعتبار آن را نشان می دهد .
بعضی تصور کرده اند که داریوش اولین کسی است که نخستین سکه ها را در ایران رواج داد . داریوش بی آنکه سکه های سابق را از رواج اندازد ، پولی به اسم در یک در ایران رواج داد . این سکة طلا از سکة طلای کرزوس که در لیدی زده می شد سنگین تر بود . مقارن با این سکه طلا پولی از نقره زدند که به شکل یا سیکل معروف است . وزن سکة های نقره 6/5 بود ، بنابراین می توان استنباط کرد که نسبت نقره به طلا در آن زمان یک به سیزده و ثلث بوده است . مسکوکات ذکر شده در ایران و ممالک تابعه رواج داشت و مالیات ها و حقوق ساخلوها و غیره با این سکه ها پرداخت می شد . ولی باید در نظر داشت که دریک را کم سکه می زدند و در مجموع پول مسکوک در خزانه های ایران بیشتر از شمش بود . به همین جهت عدة دریک هایی که تا زمان ما باقی مانده است کم است .
ظاهراً ساتراپها مجاز بودند سکة نقره کم ارزش و مس برنند ، این نوع سکه ها غالباً در آسیای صغیر و فینیقیه زده می شد . ولی در سکه های مزبور در خارج از ایالت آنها حکم جنس را داشت . سکة طلا فقط همان دریک بودند که فقط شاه می توانست ضرب کند ، روی سکه های هخامنشی تاریخ نیست اما از صورت شاهان می توان تاریخ آنها را تقریباًمعین کرد . حدس می زنند که اولین سکة داریوش در سال 516 ق . م زده شده است .
بر یک طرف دریکها صورت تیراندازی از پاریس است که یک زانو را به زمین زده و زه کمان را می کشد . دو دریکی و نیم در یکی خیلی کم به دست آمده است . از نوشته های مورخین یونانی معلوم است که طلا و نقره را در خزانة شاهان غالباً به صورت شمش حفظ می کردند و هر زمان که لازم می شد ، شمش را به صورت مسکوک در می آورند .در دورة هخامنشی پایة پول بر طلا بود ، و خود دریک هم به معنای طلایی ( زریک ) است . از ضرابخانه های ایران اطلاعاتی در دست نیست ولی سکه های کم ارزش نقره در مستعمرات یونانی ، آسیای صغیر و فینیقیه زده می شد .
داریوش نسبت به سکه ها و بدون غش بودن آنها بسیار حساس بود ، چنانچه هرودت می گوید : یکی از عواملی که آریانه حاکم مصررا اعدام کرد این بود که سکه ای از نقره زد که کامل العیار بود ، اگر چه ولات حق زدن سکه نقره را داشتند ولی کامل العیار بودن سکه ها داریوش را خوش نیامد ، زیرا او می خواست کاری کرده باشد که هیچ یک از سلاطین قبل از او نکرده باشند .
داریوش علاقه داشت که عیار پول طلا ( دریک ) و پول نقره شکل همیشه یک اندازه باشد و هیچ نقطه ای از امپراطوری ایران در پول طلا و نقره بیش از میزان مقرر غش نمی زدند . . به همین جهت پول ایران مرغوب ترین پول دنیای قدیم بود و مورد اعتماد تقریباً تمام کشورهای دنیای قدیم بود . حتی اگر داریوش متوجه می شد که ضرابخانه ها که زیر نظر ساتراپها کار می کردند بیش از اندازه در سکه ها غش زده اند ، به شدت برخورد می کرد ، نمونة آن والی باختر بود که به شدت مورد مجازات قرار گرفت .
« داریوش نوع سکه ها را برای جانشینان خود معین کرد . روی سکه شاه لاغر با ریش ، در حالت نیم دوان ، نیم خم شده است . او جامة شاهانه بر سرش که کمی خم شده تاج جنگی است . در دست راستش نیزه ای با ته حکفت که نوک آن پایین است . از روی شانة راستش چسبیده ؛ روی شانة چپش ترکشی است ، و در دست چپش کمان زه داری است . به این سکه ها که اغلب برای رشوه دادن به سیاستمندان یونانی به کار می رفت نام کمانگیر داده بودند .
بعد ها در نوع دیگری از این سکه ها یک خنجر کوتاه آخته افزوده شد . مانند سکه های کهن تر لیدی ، پشت آنها فقط چهار گوش جای مهر را دارد ؛ سکه های سیمین فقط نشان جای ابزار مهر را دارد . از مقدار هنگفت فلزهای گرانبها که همچو باج دریافت می شد ، فقط مقدار کمی را سکه می زدند ، و ماندة آن را به صورت شمش اندوخته می شد .
به همین دلیل بهنگامی که اسکندر خزانه های شوش را تصرف می کند با مقدار زیادی شمش روبرو می شود . در بین سکه های هخامنشی ، به سکه هایی بر می خوریم که از لحاظ هنری ممتازند ، دریک روی سکه ها شاه سوار بر اسب و بر روی دیگر نقش کشتی نقر شده است . پس از داریوش کبیر بعضی از ممانک و ساتراپها ، البته به ندرت اجازه یافتند که جداگانه سکه ضرب کنند ، روی سکه به خط و زبان آن منطقه ای بود که سکه را در آنجا ضرب می کردند . اما بیشتر به خط آرامی بود . زیرا خط میخی مخصوص کتیبه ها بود و برروی سکه به کار نمی رفت .
در این دوره تهیه و به کار اندازی سکه در معاملات نه تنها در امور بازرگانی داخلی و خارجی تسهیلاتی فراهم کرد . بلکه به توسعه بانکها که به تدریج رونق می گرفتند نیز کمک مؤثری کرد . در اواخر عهد هخامنشی دو دریکی نیز ضرب می شد . بر روی سکه های داریوش نقش یک کماندار پارسی که همان پادشاه بود حک می شد . از آن پس یونانیها به دریک نام عمومی کماندار را دادند . چنانچه اژه زیلاس فرمانده اسپارت گفت که مراده هزار کماندار پارسی بیرون می کنند که منظور کمانداران بود که روی سکه های طلا نقش بسته بودند . سکه های نقره داریوش شِکِل بود و یونانیها آن را در خم نا م نهادند .
در زمان خشایارشا دو سوم مزد را جنس و یک سوم را با سکه پرداخت می کردند و بدین ترتیب پس از تقریباً نیم قرن از ضرب اولین سکه ، پول توانست جای خود را در معاملات گوناگون باز کند .
همواره بر اثر ورود مسکوکات ، تجارت داخلی شاید سریعتر از تجارت خارجی توسعه می یافت . همچنین سکه ، فعالیت بانکها را توسعه داد . شاهنشاهی هخامنشی برای بانکها امکاناتی بوجود آورد که تا آن زمان سابقه نداشت . در زمان هخامنشیان بانکهای خصوصی تأسیس شد .
شاهان هخامنشی خراج را به شکل زیر انبار می کردند . آنها طلا یا نقره را ذوب می کردند و درون کوزه ای می ریختند . وقتی که کوزه پر می شد ، آن را انبار می کردند و هنگام نیاز آن قدر که لازم بود از کوزه ها را می شکستند و سکه ضرب می کردند . هنگامی که اسکندر شوش را تصرف کرد ، با مقدار زیادی شمش خام روبرو شد که خام نگهداری می شد .
دربارة خراج در زمان کوروش و کمبوجیه هیچگونه ضرورت وجود پول را ایجاد نمی کرده است چون اقوام خراج خود را به صورت فلزات گرانبها پرداخت می کردند . با وجود این سکه های طلایی لیدی بوسیلة هخامنشیان مورد استفاده قرار می گرفتند . البته این امکان هم وجود دارد که کروز ئیدهای نقره منحصراً در زمان تسخیر سارد بوسیلة کوروش ضرب و رایج شده و به این ترتیب عملاً نقش پول پادشاهی را بازی کرده باشند .
سکه های خشایار شا :« کروزسی پادشاه لیدی دو نوع سکه طلا و یک نوع سکه نقره رواج داد . نوع اول طلای خالص : استاتر 17/8 گرم ـ نیم استاتر 08/4 گرم ـ استاتر 72/2 گرم ـ استاتر 36/1 گرم ـ 68/0 گرم ـ سکه های نقره : استاتر 89/10 گرم ـ نیم استاتر : 44/5 گرم ـ استاتر ( ترتیه ) : 63/3 گرم ـ استاتر ( هکته ) : 81/1 گرم ـ استاتر ( همی هکته ) : 90/0 گرم . بدین ترتیب یک استاتر نقره ده گرم و هشتاد و نه صدم گرم وزن داشت و ده سکه نقره به وزن 90/108 گرم با یک استاتر طلا به وزن 17/8 گرم مبادله می شد . با رعایت نسبت یک به سیزده »



داریوش اول :



در میان پادشاهان باستانی کمتر فرمانروایی را می یابیم که مانند داریوش به این خوبی دریافته باشد که کامیابی یک ملت باید بر بنیاد اقتصادی سالم گذاشته شود . داریوش می دانست که ابتدا باید یک دستگاه منظم از وزنها و اندازه ها داشته باشد . یک نمونه رسمی از این اندازه ها ارش شاه است که مانند خط کشی از سنگ آهن سیاه با اندازة 118 اینچ است و نام و عنوان داریوش روی آن اصل اعتبار آن را نشان می دهد .
بعضی تصور کرده اند که داریوش اولین کسی است که نخستین سکه ها را در ایران رواج داد . داریوش بی آنکه سکه های سابق را از رواج اندازد ، پولی به اسم در یک در ایران رواج داد . این سکة طلا از سکة طلای کرزوس که در لیدی زده می شد سنگین تر بود . مقارن با این سکه طلا پولی از نقره زدند که به شکل یا سیکل معروف است . وزن سکة های نقره 6/5 بود ، بنابراین می توان استنباط کرد که نسبت نقره به طلا در آن زمان یک به سیزده و ثلث بوده است . مسکوکات ذکر شده در ایران و ممالک تابعه رواج داشت و مالیات ها و حقوق ساخلوها و غیره با این سکه ها پرداخت می شد . ولی باید در نظر داشت که دریک را کم سکه می زدند و در مجموع پول مسکوک در خزانه های ایران بیشتر از شمش بود . به همین جهت عدة دریک هایی که تا زمان ما باقی مانده است کم است .
ظاهراً ساتراپها مجاز بودند سکة نقره کم ارزش و مس برنند ، این نوع سکه ها غالباً در آسیای صغیر و فینیقیه زده می شد . ولی در سکه های مزبور در خارج از ایالت آنها حکم جنس را داشت . سکة طلا فقط همان دریک بودند که فقط شاه می توانست ضرب کند ، روی سکه های هخامنشی تاریخ نیست اما از صورت شاهان می توان تاریخ آنها را تقریباًمعین کرد . حدس می زنند که اولین سکة داریوش در سال 516 ق . م زده شده است .
بر یک طرف دریکها صورت تیراندازی از پاریس است که یک زانو را به زمین زده و زه کمان را می کشد . دو دریکی و نیم در یکی خیلی کم به دست آمده است . از نوشته های مورخین یونانی معلوم است که طلا و نقره را در خزانة شاهان غالباً به صورت شمش حفظ می کردند و هر زمان که لازم می شد ، شمش را به صورت مسکوک در می آورند .در دورة هخامنشی پایة پول بر طلا بود ، و خود دریک هم به معنای طلایی ( زریک ) است . از ضرابخانه های ایران اطلاعاتی در دست نیست ولی سکه های کم ارزش نقره در مستعمرات یونانی ، آسیای صغیر و فینیقیه زده می شد .
داریوش نسبت به سکه ها و بدون غش بودن آنها بسیار حساس بود ، چنانچه هرودت می گوید : یکی از عواملی که آریانه حاکم مصررا اعدام کرد این بود که سکه ای از نقره زد که کامل العیار بود ، اگر چه ولات حق زدن سکه نقره را داشتند ولی کامل العیار بودن سکه ها داریوش را خوش نیامد ، زیرا او می خواست کاری کرده باشد که هیچ یک از سلاطین قبل از او نکرده باشند .
داریوش علاقه داشت که عیار پول طلا ( دریک ) و پول نقره شکل همیشه یک اندازه باشد و هیچ نقطه ای از امپراطوری ایران در پول طلا و نقره بیش از میزان مقرر غش نمی زدند . . به همین جهت پول ایران مرغوب ترین پول دنیای قدیم بود و مورد اعتماد تقریباً تمام کشورهای دنیای قدیم بود . حتی اگر داریوش متوجه می شد که ضرابخانه ها که زیر نظر ساتراپها کار می کردند بیش از اندازه در سکه ها غش زده اند ، به شدت برخورد می کرد ، نمونة آن والی باختر بود که به شدت مورد مجازات قرار گرفت .
« داریوش نوع سکه ها را برای جانشینان خود معین کرد . روی سکه شاه لاغر با ریش ، در حالت نیم دوان ، نیم خم شده است . او جامة شاهانه بر سرش که کمی خم شده تاج جنگی است . در دست راستش نیزه ای با ته حکفت که نوک آن پایین است . از روی شانة راستش چسبیده ؛ روی شانة چپش ترکشی است ، و در دست چپش کمان زه داری است . به این سکه ها که اغلب برای رشوه دادن به سیاستمندان یونانی به کار می رفت نام کمانگیر داده بودند .
بعد ها در نوع دیگری از این سکه ها یک خنجر کوتاه آخته افزوده شد . مانند سکه های کهن تر لیدی ، پشت آنها فقط چهار گوش جای مهر را دارد ؛ سکه های سیمین فقط نشان جای ابزار مهر را دارد . از مقدار هنگفت فلزهای گرانبها که همچو باج دریافت می شد ، فقط مقدار کمی را سکه می زدند ، و ماندة آن را به صورت شمش اندوخته می شد .
به همین دلیل بهنگامی که اسکندر خزانه های شوش را تصرف می کند با مقدار زیادی شمش روبرو می شود . در بین سکه های هخامنشی ، به سکه هایی بر می خوریم که از لحاظ هنری ممتازند ، دریک روی سکه ها شاه سوار بر اسب و بر روی دیگر نقش کشتی نقر شده است . پس از داریوش کبیر بعضی از ممانک و ساتراپها ، البته به ندرت اجازه یافتند که جداگانه سکه ضرب کنند ، روی سکه به خط و زبان آن منطقه ای بود که سکه را در آنجا ضرب می کردند . اما بیشتر به خط آرامی بود . زیرا خط میخی مخصوص کتیبه ها بود و برروی سکه به کار نمی رفت .
در این دوره تهیه و به کار اندازی سکه در معاملات نه تنها در امور بازرگانی داخلی و خارجی تسهیلاتی فراهم کرد . بلکه به توسعه بانکها که به تدریج رونق می گرفتند نیز کمک مؤثری کرد . در اواخر عهد هخامنشی دو دریکی نیز ضرب می شد . بر روی سکه های داریوش نقش یک کماندار پارسی که همان پادشاه بود حک می شد . از آن پس یونانیها به دریک نام عمومی کماندار را دادند . چنانچه اژه زیلاس فرمانده اسپارت گفت که مراده هزار کماندار پارسی بیرون می کنند که منظور کمانداران بود که روی سکه های طلا نقش بسته بودند . سکه های نقره داریوش شِکِل بود و یونانیها آن را در خم نا م نهادند .
در زمان خشایارشا دو سوم مزد را جنس و یک سوم را با سکه پرداخت می کردند و بدین ترتیب پس از تقریباً نیم قرن از ضرب اولین سکه ، پول توانست جای خود را در معاملات گوناگون باز کند .
همواره بر اثر ورود مسکوکات ، تجارت داخلی شاید سریعتر از تجارت خارجی توسعه می یافت . همچنین سکه ، فعالیت بانکها را توسعه داد . شاهنشاهی هخامنشی برای بانکها امکاناتی بوجود آورد که تا آن زمان سابقه نداشت . در زمان هخامنشیان بانکهای خصوصی تأسیس شد .
شاهان هخامنشی خراج را به شکل زیر انبار می کردند . آنها طلا یا نقره را ذوب می کردند و درون کوزه ای می ریختند . وقتی که کوزه پر می شد ، آن را انبار می کردند و هنگام نیاز آن قدر که لازم بود از کوزه ها را می شکستند و سکه ضرب می کردند . هنگامی که اسکندر شوش را تصرف کرد ، با مقدار زیادی شمش خام روبرو شد که خام نگهداری می شد .
دربارة خراج در زمان کوروش و کمبوجیه هیچگونه ضرورت وجود پول را ایجاد نمی کرده است چون اقوام خراج خود را به صورت فلزات گرانبها پرداخت می کردند . با وجود این سکه های طلایی لیدی بوسیلة هخامنشیان مورد استفاده قرار می گرفتند . البته این امکان هم وجود دارد که کروز ئیدهای نقره منحصراً در زمان تسخیر سارد بوسیلة کوروش ضرب و رایج شده و به این ترتیب عملاً نقش پول پادشاهی را بازی کرده باشند .
نقش مهمولی سکه های شاهنشاهی ، اختلاف تصوییر این شاهنشاه با تصویر داریوش اول به واسطة بزرگی سرو بر جستگی گونه و ریش بلند و نوک تیز واضح است . پشت سکه فرورفتگی نا منظم و مستطیلی شکل می باشد . شِکِل ( نقره ) به وزن 55/5 و دریک خشایار شا به همین طرح و به وزن 40/8 گرم است .
سکه های اردشیر اول با جزئیات کمی نسبت به سکه های پدرش خشایار شا اختلاف مختصری دارد . روی سکه نقش معمولی سکه های شاهنشاهی ، تاج کمی بلندتر از تاج خشایار شاو ریش مرتب و مستقیم تا روی سنه آمده است . و موهای سر در پشت گردن برگشته و انبوه می باشد . پشت سکه فرورفتگی نا منظم در وسط دارد ، ( نقره ) به وزن 5 گرم می باشد .
سکه های داریوش دوم :
روی سکه نقش معمولی سکه های شاهنشاهی ، نیم رخ داریوش دوم با ریش مجعد و در همو موهای ترک ، ترک که در پشت گردن به موازات هم ریخته شده است و بر روی سر وی تاج بلند با دندانه نوک تیز قرار دارد و قیافة او شکسته و پیر است . پشت سکه مانند سکه های اردشیر است .
سکه های اردشیر دوم :
« برای تمیز دادن سکه های اردشیر دوم و صحت تشخیص آنها بهترین وسیله مقایسه آنهاست با سکه های سلاطین تابع یا ساتراپهای آن دوره است . چنانچه از روی سکه های شاه صیداتیسافرن ساتراپ سارد ( که در یک طرف سکه تصویر این پادشاه منقوش است ) می توان سکه های اردشیر دوم را به خوبی تشخیص داد و تنظیم کرد . روی سکه نقش معمول سکه های شاهنشاهی است ، نیم رخ اردشیر دوم با تاج کوتاه و موهای جمع شده در پشت گردن ، برخلاف معمول سکه ای از اردشیر بدست آمده است که در حال کشیدن کمان است . پشت سکه به شکل مربع و دارای کنده کاری نا منظم می باشد . »
سکه های اردشیر سوم :
« نقش معمولی سکه های شاهنشاهی ، نیم رخ اردشیر با ریش بلند و نوک تیز با موهای پر پشت که گوشها و پشت گردن را به خوبی پوشانده است و تشخیص سکه های این شاهنشاه با مقایسة سکه های سلاطین ممالک تابع مثل اواگوراس دوم که در یک طرف سکه نقش اردشیر سوم باشد ، بسیار سهول است . پشت سکه فرورفتگی نا منظم دارد . سکه ای از این پادشاه مکوجود است که به جای آنکه مانند معمول نیزه به دست داشته باشد دستش را بلند کرده است .
سکه های داریوش سوم :
این شاهنشاه علاوه بر دریک و شِکِل ، دو دریکی و نیم در یکی نیز سکه زده است و نقش روی سکه بیشتر به وضع معمولی می باشد . گاهی کماندار که شخص شاهنشاه است ، به جای نیزه خنجر به دست گرفته است . در پشت سکه برای نخستین بار به جای مربع فرورفته نا منظم دو هلال و برجستگی های موجی شکل یا قسمتی از بدنة کشتی نفر گردیده است . سکه های این شاهنشاه پس از انقراض امپراطوری هختامنشی نیز رایج بوده و مانند مظهر ملیت ایران تا مدتی ضرب آنها ادامه داشته است .
اسکندر :
در گذشته چنین می پنداشتند که اسکندر در یکسان کردن پولهای سراسر شاهنشاهی خویش با برابر ساختن میزان زر و سیم بر پایة سکه های آتنا کوشش به جای آورده باشد . به جای آورده باشد شاید می خواست ستاتر زر را که برابر با 20 در خم بود به جای دریک تثبیت کند .
منتها نسبت سیم به زر را به جای هخامنشی بر پایه 1 : 10 قرار دهد .
این پندار کهن را می توان زد که از آنجا که اسکندر نه می توانست یک چنین یکنواختی در شاهنشاهی خویش پدیدار کند و نه چنین کاری را کرد . کار گاههای درم زنی گذشته همچنان به کار ادامه دادند و خزانه داری کشور همچنان که دوران هخامنشی بود بر جای ماند .
پول و سکه های نقره در سراسر دنیای هلنی وضع اقتصادی را دگرگون ساخته بود به طوری که ازدیاد پول باعث تورم شده بود . ارزش طلا و نقره تقلیل پیدا کرد و به طوری که نوشته اند در عصر سلوکوس اول طلاهایی که
در اثر فتوحات از ایران خارج شده بود ، بعداً به علت رونق تجارت به ایران بازگشت و مواد اولیه مانند چوب و فلزات که ایران و هند از تهیه کنندگان آن بودند بسیار مورد تقاضا بود و مبادلات بیشتر شامل اشیاء از جمله احجارکریمه و جواهر و ادویه و داروهایی که از هند تا حدود برتانی ( در مغرب فرانسه ) صادر می شد بودند .
بازرگانی حیات اقتصادی یونان را تشکیل می داد . بازرگانی بود که ثروتهای زیاد در شهرهای بزرگ بوجود آورد و جمعیت روز افزون شهرها را اشتغال به کار می داد . نقل و انتقال پول دیگر ، اکنون کاملاً جای معاملة جنس را که چهار صد سال پس از ضرب اولین سکه رواج داشت گرفته بود . بانکدارها به دولت و مردم اعتبار می دادند .
در زمان حکمومت سلوکیان سکه های نقره در بابل ضرب می شد و در بازار مبادله می گشت. زمانی که سکه های نقره جهت نیازهای نظامی در نبرد علیه سوریه مورد استفاده قرار گرفت و سکه های نقره را از بابل خارج کردند .
سکه های مسی رواج یافت . از دوران سلوکوس اول یک سکة نقرة 4 درهمی به دست آمده که بر روی آن فیلی را نشان می دهد که احتمالاً از جمله فیلهایی بوده کهچاندرا گوپا از خاندان مویاها به وی هدیه کرده است . دربارة ایجاد پادشاهی باختر در عهد سلوکی اطلاعاتی به کمک سکه ها باقیمانده ، از این دوره به دست آمده است. این سکه ها از چهل فرمانروایی یونانی است که در باختر و یا شمال غربی هند حکموت می کردند . در واقع سکه شناسان تاریخ دودمانهای این سامان را از روی سکه های مذکور باسازی کرده اند .
هنگامی که اسکندر ، جانشین پدرش گردید ، خزانة مقدونی عبارت بود از شصت تالان مسکوکات نقره و چند جام طلا و نقره . حال آنکه قرض پادشاه مذکور به پانصد تالان بالغ می گشت . فقر خزانه بدلیل لشکرکشی های فیلیپ بود ، زیرا آنچه را به دست می آورد خرج لشکرکشی می کرد . خود اسکندر هم بعد از فوت پدر برای حمله به ایران ناچار به قرض شد و هشتصد تالان قرض کرد .
البته این فقر مالی دیری نپائید و با تصرف ایران و خزانه های بابل و شوش و تخت جمشید اسکندر ثروت زیادی بدست آورد .فتوحات اسکندر در ایران موجب متوقف شدن کار ضرابخانه ها نگردید ،وآنها همچنان به کار خود ادامه می دادند .
« سکه های اسکندر بدین طرح می باشند : استاتر طلا که در یک طرف آن تصویر اسکندر به وضع آتنا با کلاه خود به چشم می خورد و در طرف دیگر الهة فتح با بالهای گشاده ایستاده است . چهار درهمی های معروف که تصویر نیم تنة اسکندر به طرز هراکلس که کلاهی از پوست شیر نمد به سر دارد ، بر روی آنها نقش شده است و در پشت سکه زئوس خدای بزرگ یونان بر روی تخت نشسته و عصای قدرت و سلطنت مطلق را به دست گرفته است و نام اسکندر به خط یونانی در کنار سکه است ».
- ۹۵/۱۱/۰۹
- ۲۳۶ نمایش