تاریخ گنج و دفینه یابی در ایران
گنج و دفینه یابی در ایران سابق طولانی و باستانی دارد و همواره کسانی بودند که به دنبال کشف عتیقه و اشیای قیمتی بودند و هستند ولی در قرون جدید گنج یابی شکل مدرن و تازه ای به خود گرفت و ماهیت آن فرق کرد دیگر مثل گذشته فقط به دنبال طلا و نقره نیستند بلکه با ورود غربی ها اشیای عتیقه حتی یک کوزه شکسته هم به عنان زیر خاکی و گنج با ارزش مورد توجه قرار گرفت:
آثار باستانی در گذشته و حتی حال!! به کام فرنگیها بوده و پولهای کوزه، به کام مردم پا برهنه و محتاج نبوده و اگر هم دست تقدیر نصیبشان ساخته، به نوعی از حلقومشان بیرون کشیده شده و در نهایت در زمان پهلوی به کام شاهپور غلامرضا ها و در زمان حال نیز به جیب مبارک یاسر ها و برادران دیگر … بگذریم. اما در گذشته زمانی که اروپاییان پی به قدمت منطقه خاورمیانه و شرق و غرب بین النهرین بردند، وسوسه کشف آثار باستانی گریبان آنها را گرفت.

گنج یابی پولدار شدن یک شبه آرزوی هر کسی است. خاصه آنکه در جایی زندگی کنیم که گنج زیر پای هر کسی نهفته باشد.
ایران مهد گنج های زیرخاک است.از آثار عتیقه گرفته تا پولهای طلا و نقره نهفته در کوزه ها و ...
میسیونهای مذهبی و نظامیان اروپایی مأمور در ایران از اولین گروههایی بودند که به این امر علاقه نشان دادند.
کاوشهای باستانشناس و دانشمند انگلیسی- لوفتوس- در اواسط قرن نوزدهم در شهر باستانی شوش، شامه تیز فرانسویان را تحریک کرد.
فرانسویان علاقمند و آشنا به تمدن ایران، هیئت های مختلفی را گسیل کردند. از شانس آنان دوره، دوره اعطای امتیازنامه یا عصر امتیازات بود و ناصرالدین شاه سردمدار آن.
فرانسویان با دادن پشیزی در سال 1302ق «امتیاز انحصار اکتشاف آثار قدیم در تمام نقاط ایران» را به دولت دادند.
شیرین تر از این نمی شد، کل ممالک محروسه چندین برابر خاک فرانسه بود. ناصرالدین شاه در واقع گوشت را به گربه سپرده بود.
ناصرالدین شاه که به نظر تیزهوش می آمد چونان مردمان حریص بردن هر گونه اثر قدیمی از سنگ و چوب باستانی را مجاز شمرد مگر آنکه از طلا و نقره باشد. از دیدگاه وی طلا و نقره ارزش داشت نه سنگ نبشته حمورابی را که دُر یکتای شوش بود.
فرانسویان با کمال میل این شرط ساده لوحانه را پذیرفتند. در سال 1299 مدرسه لوور پاریس تأسیس شده بود که با امضای این قرارداد در 1302ق شعبه مطالعات فرهنگ ایران آن نیز گشایش یافت و بسیاری از آثار باستانی ایران به این شعبه منتقل شد و دریایی از تمدن ایرانی در آن موج می زند و اکنون نیز غنی تر از موزه های ایرانی است.
خروج بی حساب بسته ها و صندوقهای مالامال از آثار عتیقه که ارزنده تر از طلای ناب بودند از زمان ناصرالدین شاه معمول شد و حتی در سالهای ابتدایی دوران پهلوی نیز ادامه داشت.
مردم عادی در خرابه ها فقط دنبال طلا بودند. و هر از چندی راپورتچی ها، گزارشی از پیدا شدن دفینه ای در شهری دادند. کوزه سکه ای که صاحبان آن از ترس دزد و مأمور حکومتی در حیاط خانه یا دیوار دفن می کردند و چون فقط خود خبر داشتند با مرگ ناگهانی، خاطره آن را نیز در دل خاک می نهادند و یا …
و سرانجام با خراب شدن آن بنا و یا کند و کاو آدمی علاقمند، محتوای دفینه کشف می شد.
- ۰ نظر
- ۱۹ تیر ۹۶ ، ۲۰:۰۳
- ۳۷۴ نمایش