
- ۰ نظر
- ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۶
- ۱۸۵ نمایش
این روزها در هر مقوله ای که دلمان بخواهد فقط با یک سرچ می توانیم به مقصد خودمان دست پیدا کنیم. اما آن روزها که اینترنت نبود تا به یک روش ساده سرچ کردن “چگونه گنج پیدا کنیم؟” بتوان به اطلاعاتی در مورد دفینه یابی و گنج یابی دست پیدا کرد.
در گذشته پیدا کردن گنج(گنج یابی) به آسانی این روزها و با دستگاه فلزیاب و امثال این ها نبود.
اما خّب نیاکان ما راه های مختص و متفاوت به خود را داشتند که با استفاده از این روش های سنتی که شاید تا به حال به گوشتان نخورده باشد دفینه و گنج پیدا می کردند.
امروز در نظر داریم روش شاقول که یکی از روش های سنتی گنج یابی است را به شما آموزش دهیم.
اگر تا بحال دستگاه فلزیاب شاقولی به گوشتان خورده جالب است بدانید که این دستگاه ها توسعه یافته روش شاقول نیاکان ماست.
در گذشته به این روش رایج بوده که یک قطعه طلا مثلا به اندازه ی یک انگشتر در زیر زبانشان قرار می دادند و یک قطعه طلای دیگر که به آن یک زنجیر طلا یا مس نصب می کردند تقریبا طول سیم مس یا زنجیر طلا به اندازه ی ۳۰cm و نزدیک محل که می شدند بلافاصله از این روش استفاده می کردند.
کار این شاقولی ها این طور بوده که وقتی نزدیک هدف می شد قطعه طلای نصب شده به سیم مس خود را به سمت هدف می کشید مثل یک آهن ربا و اگر روی هدف قرار می گرفت به صورت دایره شروع به چرخش می کرد و اگر غیر اینصورت بود به صورت لوزی یا تخم مرغی شروع به چرخش می کرد.
آموزش گنج ، عتیقه و دفینه یابی
دفینه یابی برای شناختن ساختار و لایه های خاک از رشته ژئولوژی( زمین شناسی ، علمی که درباره زمین و چگونگی مواد و ترکیبات و تغییرات آن بحث می کند.) استفاده نمود تا گمراه نشویم.
گنج یابی باید از روشهای آرکولوژیک (باستان شناسی) در تحقیقات مقدماتی و سطحی و در حفاری استفاده نمود تا شانس موفقیت شما بالاتر برود .
برای فهم اینکه آثاری که بدست آمده از چندین و چه کانی هایی تشکیل شده و یا چه نوع سنگ قیمتی در ساخت آن استفاده شده باید از شاخه کانی شناسی که یکی از شاخه های زمین شناسی است استفاده کرد.
محاسبه تقریبی هزینه های جستجو بررسی و حفاری کردن باعث برنامه ریزی دقیق و موفقیت در کار می شود
برای شناخت اشکالی که بر روی صخره ها حک شده و همچنین شناخت آثار تاریخی بدست آمده باید تاریخ هنر و تاریخ تمدنها را مطالعه نمود و استفاده کرد.
حفاری کردن همانند یک عملیات است قبل از اینکه خاک را زیر و رو کنید باید داده ها و نشانه های سطح خاک را به شکل خوبی تجزیه و تحلیل کرد.
در زیرخاکی ها باید برای زودتر رسیدن به هدف باید از تکنولوژی استفاده کرد.
در گنج یابی بسیاری از نشانه ها و اشکال به شکل الفبایی و طبق قواعد ریاضی بدست می آیند.برای حل کردن این معماها باید از علم هندسه که شامل مجموع قوانینی مانند یادگیری زبان علائم و نشانه ها , اندازه گیری طول و عمق, واحدهای اندازه گیری در ریاضی که این قوانین در بسیاری از گوردخمه ها تومولوسها و بسیاری از دفینه های شخصی رعایت شده است استفاده نمود .
در دفینه یابی برای یادگیری جنبش ها و ساختار قومی و دینی جوامع باستانی باید تاریخ ادیان را مطالعه و استفاده کرد.
برای پیدا کردن گنج باید از اطلاعات مردم که شامل افسانه ها داستان ها و باورها که مربوط به منطقه مورد کاوش شماست نت برداری کرد یادتون باشه گاهی نکته ای کوچک کاری بزرگ انجام می دهد البته معمولا این جور افسانه ها با اغراق همراه است اما همه این ضرب المثل رو شنیدیم که میگه تا نباشد چیزکی مردم نگویند .
حکایت عتیقه ، گنج یابی و کشف دفینه
در مطلب زیر یک داستان واقعی از سرنوشت کسانی که قصد پیدا کردن غیرمجاز گنج را داشتند را شرح دادیم.
گنج یابی و کشف عتیقه ها,دفینه یابی,گنج یابی,پیدا کردن گنج,جویندگان گنج,آموزش گنج یابی,آموزش پیدا کردن طلا,آموزش پیدا کردن دفینه,آموزش باستان شناسی,نشانه های گنج,رمزیابی گنج,کتاب میراث ذرین,نشانه های مکان دفینه,نشانه های مکان گنج,علائم گنج,رمزگشایی دفینه,تحلیل نشانه های گنج,راه رسیدن به گنج,راه رسیدن به طلا,نقشه گنج,دفینه یابی,گنج یابی,گنج یابی و کشف عتیقه,زیرخاکی,آموزش گنج یابی,آموزش دفینه یابی,گنج های ایران,ساروج
گنج هر کشور میراثی از گذشتگان آن کشور است و متعلق به تمامی مردمان آن سرزمین و ایران هم سرزمین گنج های گمشده ای است که میراث ذرین و پرافتخار گذشتگان است.
چندین سال پیش هفت مرد که رویای پولدارشدن را در سر داشتند، تصمیم گرفتند تا در یکی از محله های میدان محمدیه که خیلی ها گفته بودند در آنجا گنج وجود دارد، شروع به گنج یابی و کشف عتیقه ها کردند.
آن ها برای دفینه یابی یک باند را با نقشه های بسیار دقیق برنامه ریزی کردند.
هشت مرد خوب می دانستند که در حوالی میدان محمدیه در گذشته کاروانسرایی وجود داشت که در زیرزمین آن گنجی افسانه ای وجود دارد.
آنها تصمیم گرفتند با استفاده از وسایل گنج یابی و کشف عتیقه های بسیار مدرن کار حفاری زیرزمینی از داخل بنگاه مسیح که نزدیکترین مسیر تا گنج بود آغاز شود.
آنها ابتدا یک دستگاه گنج یاب مدرن را خریداری کردند و حفاری آغاز شد.
در شب با خلوت شدن محوطه بنگاه تلاش اعضا باند آغاز می شد. تعدادی مشغول به کار بودند و تعدادی هم کشیک می دادند.
دو ماه از شروع حفاری گذشته بود و تونل چند صد متری حفر شده بود شرایط کار در فضای شبانه بنگاه نامساعد شد و اعضای باند تصور کردند که با ادامه حفاری از آن نقطه به طور قطع راز آنان فاش شده و پلیس پی به حفاری غیرمجاز آنان خواهد برد، به همین دلیل بار دیگر برنامه جدیدی را طراحی کردند و سرانجام تصمیم گرفته شد که با خرید خانه در مسیری نزدیک به محل گنج و تونل حفاری شده از راهی دیگر حفاری را ادامه دهند.
بعد از چند روز این تصمیم گیری منزلی در پشت بنگاه در فاصله دو کیلومتری با میدان محمدیه به خریداری شد و این بار حفاری از دو طرف یعنی از داخل بنگاه و هم از داخل خانه خریداری شده تا رسیدن به مقصد احتمالی گنج ادامه یافت تا بدین ترتیب با سرعت عمل بیشتری کار تونل پایان یابد.
ساکنان کوچه نوری در حوالی میدان محمدیه به رفت و آمدهای کامیون ها به داخل محله کوچک با کوچه های باریک در زمان تاریکی هوا مشکوک شدند و متوجه شدند که در مدت زمانی کوتاه دو کامیون خاک از داخل خانه کوچک قدیمی خارج شده و چون اهالی ساخت و سازی را در آن مکان مشاهده نکرده بودند به حفاری زمین مشکوک شده و بدین ترتیب ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ را در جریان این حوادث غیر عادی در آن محله قراردادند.
پلیس ها بعد از اطلاع رسانی با تحت نظر قرار دادن خانه مورد نظر متوجه خاکبرداری و حفاری در آن منزل شدند.
در همین حال اختلافاتی بین کارگران حفار با سردسته های باند رخ داد که باعث شد کارگران به کلانتری مراجعه کرده و ماجرای حفاری اعضای باند را به پلیس اطلاع دهند.
با دادن گزارش به کلانتری و تحقیقاتی که بر روی شکایت اولیه صورت گرفته بود کارآگاهان پلیس مطمئن شدند که با حفاران غیرقانونی که انگیزه آنها مبهم بود روبرو شده اند و به این ترتیب با دستور مقام قضایی دستور بازداشت و بازجویی از آنان صادر شد.
حالا کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند. منزل مورد نظر تحت محاصره کامل قرار گرفت و ماموران دو متهم پرونده به نامهای علی و حسین که منزل فوق را چندین میلیون بالاتر از قیمت واقعی آن و تنها به دلیل نزدیک بودن به نقطه گنج خریداری کرده بودند در حال حفاری غیرمجاز دستگیر کردند. در بازجویی از داخل منزل متهمان چند قبضه سلاح نیز کشف و ضبط شد. دو متهم دیگر این پرونده به نامهای وحید و مهدی نیز شبانه در مکانی دیگر بازداشت شدند. در بازرسی از منزل این متهمان یک قطعه آبشخور سفالی و یک تکه لوله سفالی آبرسانی مربوط به دوران قاجاریه کشف شد.
با دستگیری سه متهم دیگر این پرونده در عملیات های جداگانه، جویندگان گنج در مراحل بازجویی عنوان کردند که فاصله اندکی تا گنج داشتند و اگر دستگیر نشده بودند به طور قطع به هدفی که ماهها در آرزوی آن بودند می رسیدند.
گردونه گنج و دفینه مهر
گردونه مهر یا چلیپا, نماد ایرانی است که در بسیاری از معابد و طراحی های لوگو و پرچم از آن استفاده شده است.
روزنامهی دوران هیتلر نقشی را که روی پرچم نازیها بوده و به نماد آنها معروف بود، موهبتی کهن از ایران میدانست! این نماد که همان “گردونه مهر” در ایران و “گردونه خورشید” در یونان است، در “مهریَشت اوستا” ستایش شده. از طرفی حاشیههایی که دور تا دور نشان تجاری “ورساچه” دیده میشود به “گردونه مهر” یا “چَلیپا” شبیه است. این نشانه در معماری و اماکن تاریخی بسیاری از کشورهای دیگر و در معابد سایر ادیان هم دیده شده است.
اولینبار نماد چلیپا در سرزمین خوزستان پیدا شد که زمان آن به پنجهزار سال پیش از میلاد میرسد و این طور تصور میشود که این نماد ریشهای کهن در ایرانزمین دارد و در تار و پود اندیشه و باورهای مردم وجود داشته است. البته گچبریهایی از “گردونه مهر” نیز به روی دیوارههای قسمت شمالی شهر تاریخی “بیشاپور” در تالار تشریفات که مربوط به دو هزار و ۲۷۶ سال پیش است، دیده میشود. بر اساس اطلاعاتی که تنها با کاوش سه درصد این شهر به دست آمده و همچنین به دلیل همجواری آن با معبد آناهیتا و ایوان موزائیک، میتوان گفت این بنا جزو کاخ شاهی بوده و شاپور اول در این تالار از مهمانانش پذیرایی میکرده است.
قبور حفره ای در گنج و زیرخاکی
این قبور همانند قبور حفرهای ساده با خاکبرداری از زمین شکل گرفته و دارای بافت معماری خاصی نیستند و اندازهٔ آنها هم به قامت انسان که دفن میشود، بستگی دارد .
در اطراف این قبور و روی آنها تخته سنگهایی قرار میدادند و مرده را به صورت چمباتمه و از پهلو به طرف جهات اصلی می خوابانیده اند .
آنان با این کار می خواستند آرامگاهی نظیر خانههای جهان زندگان به مردگان بدهند .گاهی هم دیوارهها و با کف قبر را سنگ فرش میکردند که نشانهٔ فرد از مقام در اجتماع ( در زمان حیاتش ) بوده است .
گاهی هم از این قبور به عنوان قبرهای خانوادگی استفاده میکردند به این ترتیب که گاهی مرده اول را با لایهای از خاک می پوشانیدند و مرده دوم را قرار میدادند و گاهی هم وسایل درون گور و استخوانهای مرده اول در گوشهای از قبر جمع کرده و مرده دوم را قرار میدادند.
نشانه سنگ نگاره و یا نماد خورشید در دفینه و گنج یابی
نماد و سنگ نگاره خورشید ، پر تنوع ترین سنگ نگاره مورد استفاده در باستان بوده است . به طوری که بیشتر از پنجاه نوع آن در حالات مختلف و به همراه دیگر نمادها ، در حال حاضر موجود است .
موارد استفاده نماد خورشید ، در دو جهت قابل بررسی است . نماد خورشید استفاده شده بر قبور و دیگری ، نماد خورشید استفاده شده بر اماکن مذهبی که بعضا خالی از هر گونه اهدایی هستند .
برای کشف و تفسیر این نماد ، آگاهی از زمان و دوره استفاده آن بسیار حایز اهمیت است . این نماد در ده هزار سال پیش هم استفاده می شده است البته برای اجرای مراسم مذهبی .
سنگ نگاره خورشید به مانند دیگر نمادهای مورد استفاده در مقابر و دفینه ها ، به صورت تنها دیده نمی شود و همیشه به همراه دیگر نمادها قابل تفسیر است . از سنگ نگاره هایی که به همراه خورشید وجود دارند می توان به سنگ نگاره و یا تندیس عقاب ، ماه ، ستاره ، صلیب ، گردونه مهر ، اسب حک شده ، جوغن در اندازه های مختلف ، مثلث ، مربع ، چهره انسانی ، سنگ محراب ، انسان بالدار ، انسان تمام قد و یا روحانی و ...... اشاره کرد .
برخی از این نمادها به اشتباه ، در زمره دفینه دارها قرار گرفته اند ولی همه این نمادها ، دارای هدیه نیستند و برخی از این نمادها فقط و فقط جهت اجرای مراسم مذهبی به کار می رفته است .
سنگ نگاره خورشید به صورت برجسته ( بسیار مهم ) ، حک شده ، دارای چهره انسانی ، نیمه خورشید ، دارای اشعه برابر و یا یکی بلند یا کوتاه تر وجود دارد .
این نماد برای اشخاصی چون ساتراپ ها ، ناجیان بزرگ ، موبدان حکومتی ، شاهان محلی ، پادشاهان مرکزی ، مغان ( در دوره ای ) ، شاهزادگان و بزرگان و کاتبان آتشکده های بزرگ ، و ..... به کار می رفته است . برای اماکنی چون میترائیوم ها و آتشکده ها و عبادتگاههایی که سنگ محراب دارند و بعضی قلعه ها به کار میرفته است .
قسمتی که مهم تر است اینجاست که به ما می گوید در این حوالی شخصی که دارای اهمیت دولتی و حکومتی بوده خوابیده و یا مکانی وجود دارد که محل عبادت بوده و روحانی آنجا مورد تایید حکومت بوده ، وجود دارد .
تفسیری که شایسته این نشان است اینچنین است :
مهمترین نکته اینجاست که فاصله مقابر یا اماکن مزبور ، کمتر از یکصد گز است یعنی براحتی باچشم قابل رویت است .
نماد خورشید کامل با اشعه برابر به طوریکه هیچ مسیر و نشانه ای را به ذهن ندهد ، کمتر از یکصد و ده متر به سمت شرق در سینه کش کوه و یا تپه بلند ، به دنبال ضربدر یا صلیب باشید ( دنبال نشانه دیگر ) .
نماد خورشید با اشعه که یکی از آنها بلندتر است ، دیگر نیاز به توضیح نیست خود اشعه بلند مسیر شماست . با اندازه گیری و تبدیل کردن به متر ، گاها میتوان نتیجه گرفت ولی در کل احتمال خطا را افزایش می دهید . به دنبال نشانه تکمیلی بگردید بسیار مطمین تر است .
نماد خورشید با اشعه هایی که یکی از آنها کوتاه تر است ، این نیز نیاز به توضیح ندارد مسیر اشعه کوتاه مسیر شماست
نماد خورشید نیمه با اشعه برابر ، به سمت برآمدگی نماد خورشید ، مسیر شماست حتی اگر به سمت شرق نباشد .
نماد خورشید با سه اشعه ، در جهت اشعه وسط یا دوم مسیر شماست حتی اگر به سمت شرق نباشد .
نماد خورشید با جوغن ، مسیر جوغن مسیر شماست کمتر از 10 متر به سمت جوغن ، حتی اگر به سمت شرق نباشد نشانه دیگری است .
نماد خورشید با چهره انسانی نیز نیاز به توضیح ندارد در جهت نگاه نماد در فاصله کمتر از صد متر ، نشانه دیگری است
سنگ نگاره خورشید به همراه انسان بالدار ( یا حیوانات بالدار ) به معنی وجود فره وشی حکومتی است در کمتر از ده متر به دنبال برآمدگی نا متعارف زمین باشید . ورودی برای کسب هدیه ، از زیر مزار فره وشی است .
در هر صورت اگر سنگ نگاره خورشید را نتوانستید تفسیر کنید در گام اول ، از کنار نماد به سمت شرق حرکت کنید با کوه و یا تپه ای بلند روبرو خواهید شد در مسیر حرکت ، بسیار دقت کنید تا یکصد و بیست قدم ادامه دهید بدون شک در مسیر به نشانه آخر که جوغن یا صلیب و یا ضربدر و یا صخره ای تراش خورده ویا .... است میرسید .
نمادهای خورشید که نشان هدیه نیستند :
سنگ نگاره خورشید در کنار سنگ محراب نشان دهنده دفینه نیست . فقط موکد آن است که در این مکان مراسم مذهبی برپا می شده است . نشان خورشید بر روی ورودی قلعه ها و به طور کل ورودی ها ، موکد هدیه نیست .
اندازه گیری در عتیقه و گنج یابی
پر کاربرد ترین واحد های اندازه گیری در ایران باستان عبارت بودند از :
علت اینکه چند نام دارد این است که در ادوار مختلف و با زبان های مختلف به کار رفته است و علت تخمین نیز آنست که این مقیاسها ، بر مبنای طول دست و یا گامهای افراد بوده که در افراد مختلف با اندامهای متفاوت از هم ، متغیر بوده است . ولی به طور کلی تفاوت یک یا دو سانتی دارند نه بیشتر .
یک ذرع و یا یک گز : 104 تا 110 سانتی متر که هر 2 ذراع یا ارج برابر بوده با یک ذرع
یک ارش یا ارج و یا ذراع : 52 الی 55 سانتی متر که هر 2 ذراع برابر بوده با یک گز . قابل توجه آنکه اکثر سازه های سنگی هخامنشیان ، با این مقیاس است .
یک چارک : برابر با یک چهارم گز که 26 سانتی متر می شده ( حدودا ) است ولی کاربرد چارک در تمامی اوزان و طول ها ، به عنوان یک چهارم به کار می رفته است به عنوان مثال یک چارک جریب یا یک چارک من تبریز
یک گره : برابر با 5/5 الی 5/6 سانتی متر
یک بهر : برابر بوده است با نیم گره ، معادل 2/7 الی 2/8 سانتی متر
یک وجب : که نیاز به توضیح نیست این مقیاس به صورت عرفی بوده و مقیاسی رسمی نبوده است
یک بند : یک بند انگشت
یک واحد طول که اخیرا باستان شناسان کشف نموده اند و هنوز نامی برای آن نیافته اند نیز وجود داشته که 3 میلی متر کنونی بوده و می توان گفت که یک دهم بهر ، معادل دو میلیمتر و هشت دهم میلیمتر ، مهمترین و کاربردی ترین مقیاس اندازه گیری در ایران باستان بوده است .
یک فرسخ : معادل 6000 ذرع بوده است
چند مقیاس هم برای اندازه گیری سطوح وجود داشته که آنرا نیز بدین ترتیب شرح خواهیم داد :
یک جریب : ( این واحد سطح از آرامیان به ساسانیان وارد شد و بعد از حمله و غصب ایران توسط اعراب بادیه نشین ، وارد فرهنگ اعراب شد ) هر جریب برابر است با زمینی به طول 60 ذزاع و عرض 60 ذراع ، که می شده 3600 ذراع . از آنجا که هر ذراع 55 سانتی متر بوده حدودا می شده 33 متر در 33 متر .
با این حساب می توان گفت هر یک جریب برابر است با زمینی به مساحت تقریبی 1000 متر مربع ولی در برخی اسناد تا 1100 متر نیز لحاظ می شده است
یک قصبه : هر یک قصبه ، زمینی به مساحت یکصد متر مربع را شامل می شده است یعنی هر جریب برابر بوده است با 10 قصبه .
مهمترین این واحدها در طول ، گز و ارش بوده و در سطح نیز واحد پر کاربرد آن ، جریب بوده است .
واحدهای دیگری نیز به کار می رفته مانند قفیز و کیل و عشیر و ...... که به محتوای مباحث دفینه یابان مرتبط نیست به همین دلیل از ذکر آن خودداری شده است
نمادهایی که بر مقابر موجود است معمولا با ضریب 100 برابر و یا 10 برابر رمز گشایی می شوند . برای مثال مسیر کاوش تندیس برخی از شتر های یک ذرعی را ، یکصد ذرع رمز گشایی میکنند . یا برخی از جوغن های یک گره ای را ده گره ، رمز گشایی می کنند . بنا بر این بهتر است که این مقیاسها را کاوشگران بدانند .
نشانه گاو در گنج و دفینه یابی
نماد گاو یکی از شبهه برانگیز ترین نماد های حیوانی است . اکثر نمادهایی که منسوب به گاو هستند نشانگر مکان مذهبی هستند . گاو از دیر باز مقدس و دارای تقدس خاصی بوده است . برای درک بهتر موضوع ، برخی تمدن هایی که در منطقه ایران بوده و گاو را حیوانی مقدس میشمردند نام برده خواهد شد .
همانطور که میدانید هندیان ، تیره ای از آریاییان بودند که در دوره ای ، از قبایل آریایی جدا شده و به سمت هند کنونی مهاجرت کردند . نام این قبایل نیز که هند و اروپایی نامیده می شوند گویای همین موضوع است . گاو در نزد بوداییان و برخی قبایل هندو ، هنوز هم مقدس شمرده می شود . ایشان ، آیین و سنن مشترکی با قبایل بدوی آریایی داشته اند .
در مصر نیز گاو دارای تقدس بوده و محترم شمرده می شده است . گاوهای آپیس ، دارای مقبره و عبادت گاه بوده اند . حتما داستان کمبوجیه هخامنشی و زخمی کردن گاو آپیس را شنیده اید که بنا به نسخه های باستانی ، کمبوجیه به علت تعرض به گاو آپیس ، دچار جنون گشت البته این موضوع صحت ندارد ولی به طور کل ، تقدس گاو را گوشزد می کند .
در خصوص تقدس گاو هر چه گفته شود کم است . در داستان های اساطیری ایران ، فریدون ، تحت حمایت یک گاو بزرگ شد و از شیر آن تغذیه کرد و بعد ها که شخصی آن گاو را کشت فریدون او را سخت مجازات کرد . طبق افسانه های سومری و میان رودان ، گیل گمش در 2400 سال پیش از میلاد با گاو بالدار مبارزه کرد و بعد از پیروزی بر گاو بالدار ، قدرت خویش را بر عموم یاد آور گشت .
هموطنان زرتشتی ما در باستان برای غسل میت از ادرار گاو استفاده می کردند.
در قرآن مجید ، خداوند به قوم یهود دستور داد که زیباترین گاو خود را قربانی کنند و یا زمانی که حضرت موسی برای دریافت فرامین خداوند ( ده فرمان ) رهسپار شده بود سامری ، به وسیله طلاهای قوم یهود گوساله ای را برای پرستش ساخته بود .
همه این داستان های اساطیری ، نشان از تقدس گاو دارد .
در فرهنگ ایرانیان و همچنین بین النهرین ، گاو نماد بزرگی ، قدرت ، برکت و روزی و همچنین رستگاری است .
این نماد ( مخصوصا در غرب کشور ) بر روی مزار ها و سنگ قبر ها و عبادتگاه ها ، به وفور دیده می شود که نشان از تقدس فرد مدفون و یا نشانگر وجود عبادت گاه ، هرچند کوچک و محلی است . در خصوص وجود هدیه گاو ، یکی دو مورد هست که بیان می شود .
اگر دو گاو یا گوساله بر روی سنگ های ثابت و روبروی هم وجود داشته باشد به طوری که بین این دو گاو ، کمتر از سه متر فاصله باشد وجود دفینه محتمل است . بدون شک در راستای دید گاو حتی اگر فقط یک گاو تنها باشد در فاصله کم ، وجود قبر یا مزار فرد روحانی صددرصد است . اگر تندیس گاو یا سر گاو در ابعاد تقریبا واقعی باشد در جهت دید گاو باید تلی از خاک ببینید و یا صخره ای ثابت . آن نشانه آخر شماست . دفینه گاو در عمق زمین نیست و معمولا با کمی کاوش به آن خواهید رسید . اگر نماد گاو بالدار باشد نشان فره وش قدرتمند است در جهت دید گاو و فاصله دو سه متری با مزار فره وشی روبرو خواهید شد .
نماد گاو در ارتفاع بلند ، یا سردیس گاو بر روی ستون یا جای بلند ، نشانگر وجود مکان مذهبی است و این نماد نشانه دفینه نیست ولی از آنجا که ، اهالی باستان ( به مانندهم اینک و مردم همین زمانه ) علاقمند بودند که در کنار مکان های مذهبی و یا افراد مذهبی به خاک سپرده شوند ، می تواند کلید و راهگشا باشد زیرا در نزدیکی این نشان ، بدون شک با قبور بزرگان و نجیب زادگان روبرو خواهید شد .
خیلی ها حرف از گنجی بزرگ در ایران میزنند که هنوز یافت نشده است. آیا واقعیت دارد ؟
گنج بزرگ یافت نشده ایرانیان کجاست ؟
چند روز پیش مطلبی به عنوان “بزرگترین گنج های دنیا که گم شده اند” را منتشر کردم اما یکی از خوانندگان عزیز تذکر دادند که این لیست یک گنجینه کم دارد پس از ایشان خواستم لطف کنند و مطلبی در مورد آن برایم ارسال کنند تا به این لیست اضافه کنم. این گنجینه که ممکن است بزرگترین گنج دوران هم باشد در ایران مدفون شده و سرنوشت بسیار جالبی دارد.
گنجینه پادشاه بزرگ ایرانیان، داریوش سوم هخامنشی که در سالهای ۳۸۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد می زیست، شاید بزرگترین گنج تمام دوران ها باشد. بخشی از این گنج را امپراتور مقدونیان، اسکندر (۲۳۲ – ۳۵۶ ق.م) زمانی که در سال های حدود (۳۳۴ ق.م) کشور پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های شوش، ایسوس (شهری در کشور ترکیه کنونی)، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد به تاراج برد.
امپراتور فاتح تنها در تخت جمشید حدود ۹,۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰,۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲٫۲۶ کیلوگرم بود، یعنی بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر بیش از ۵۰ کاروان بزرگ از حیوانات بارکش که فقط غنیمت یکی از شهر های ایران را با خود حمل می کردند.
اما آمار نهایی شهر های ایران کمی تکان دهنده است. مورخ و وقایع نویس باستانی یونان، «دیودور» چنین نگاشته است که “اسکندر کبیر گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از ۳,۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰,۰۰۰ جفت قاطر (بیش از ۲۳,۰۰۰ حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد. اسکندر در آن زمان در ایران بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، ۷۵۰,۰۰۰ تالنت (حدود ۱۹,۶۵۰ تن) یعنی تقریبا ۹۸۰ کامیون باری ۲۰ تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت، البته بدون محاسبه سنگ ها، جواهرات و هزاران شی گران بهای دیگر!
بنا بر نگارش های باستانی، وقتی که او بعد ها با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را با نقره خالص آب کاری کنند که نشان از عظمت غارت لشگر مقدونی در ایران بود.
اما سرنوشت باقی گنجینه ها چه شد؟
داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در هگمتانه (شهر همدان کنونی) رفت. بنا به نگارش های باستانی “داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر در آورد، هیچ اثری از گنج بر جای نمانده بود. اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود.”
این گنجینه که به گفته کارشناسان حدودا نصف دارایی خاندان هخامنشی بوده، برای بازسازی ایران و جمع آوری لشکری انبوه توسط داریوش حمل می شده است.
نزدیک به ۲۵۰ سال بعد، سردار رومی مارکوس لیزینیوس کراسوس (۵۳ – ۱۱۵ ق.م) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها، یکی دیگر از اقوام آسیای صغیر جنگ کرد؛ پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران بر پا کرده بودند (سلسله اشکانیان). سرداران رومی ژولیوس سزار ( ۴۴ – ۱۰۰ ق.م)، مارکوس آنتونیوس (۳۰ – ۸۳ ق.م) و همچنین امپراتور روم، نرون (۶۸ – ۳۷ میلادی) نیز، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند.
در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ شمسی) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد؛ یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت، اما نتوانست گنج را پیدا کند.
به این ترتیب: گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی به شعاع ۱۰۰ کیلومتر، در اطراف شهر همدان خفته است. گنجینه ای که معلوم نیست کی و کجا بیدار شود و جهانیان را محو عظمتش کند.